شعر طنز
درد دلی دولتی

منتقد لطفاً کمی هم لال باش
با دهان بسته‌اَت فعال باش

کمتر از بیچارگی‌ها ناله کن
همچنان درگیرِ اسمِ سال باش

هی برای این و آن، من من نکن
چند روزی هم بیا مثقال باش

صرفه‌جویی کن، گرانی را نبین
با همین دارایی ات خوشحال باش

وقت صحبت کردن ما، گوش کن
کمتر از این در پی اخلال باش

رد نمودم من شما را از روکود
بو اگر می داد کودش، لال باش

هست این دکتر سلام از ما شکار
جااان من، کمتر در این کانال باش

فیش را پیراهنِ عثمان نکن
خواهشاً کمتر پِیِ اموال باش

دست بردار از تخصص در نجوم
گاه گاهی فکر استهلال باش

فیش و کیش و خویش و دیش و نیش را
کن رها، کم فکر قیل و قال باش

قبلِ ما، رویِ زمین فارغ شدند
پس تو هم درگیرِ آن اطفال باش

خوردم و خوردند و خوردیم و تمام
محو در تصریف این افعال باش

مثلِ نوبخت و ظریف و ابتکار
دم به دم در فکرِ استدلال باش

پشت هم ایمیل ده، اصرار کن
زنگ اما گر زند اشغال باش

از شعار مرگ بر ایشان گذر
فکر آزادی و استقلال باش

کن رها افراط یا تفریط را
اندکی هم مثل ما نرمال باش

یا که با ما و برادر دوست باش
یا که با محمود و با رمّال باش

سفره ای پهن است در این انقلاب
بر سر این سفره هم فعال باش

بره ی بریان اگر قسمت نشد
لااقل راضی به کتف و بال باش

در جنوب شهر هم تفریح هست
کم دگر در حسرت توچال باش

گر توانستی بچاپی مثل ما
ساعت ۹ توی ترمینال باش

چون سه سال از دولت تدبیر رفت
ما بقی را بر همین مِنوال باش

رفتی از حالا به فکر سال بعد؟؟
سنگدل، فعلا بیا امسال باش

آخرین بازیِ ما در سالِ بعد
انتخابات است… در فینال باش!

غیر ما از صندوق آمد گر برون
اعتراضی کن، پی ابطال باش

گوش کن داداش بر قول حسن
دور از پرخاش و از جنجال باش

گرچه از چاله، در افتادی به چاه
چندسالی هم درین گودال باش

ثبت ديدگاه




عنوان