مخاطب اول:
سلام. اینکه می‌گویند فیلم «ایستاده در غبار» فیلم فوق‌العاده قشنگ و تحسین‌برانگیز و تأثیرگذاری است را من واقعا نمی‌توانم درک کنم! این فیلم یک فیلم کاملا سیاسی، خشن، غیرواقعی، بدون پایانی باز و درواقع با پایانی کاملا بسته است و در آن به مسائلی همچون مشکلات متعدد زنان، آسیب‌های اجتماعی دختران و امثالهم اصلا توجهی نشده است. بنده عاجزانه منتظر اکران فیلم «فروشنده» آقای فرهادی هستم و می‌خواهم بروم سینما تا این فیلم را از نزدیک تماشا کنم. چراکه تمام شاخص‌های مورد نظر اینجانب در آن رعایت شده است.
(اصغر …)

مخاطب دوم:
سلام. آقا بالاخره این ماه رمضان کی شروع میشه؟! من بی‌صبرانه منتظرم تا موقع سحری نوای دلنشین آقای شجریان را گوش کنم.
راه‌راه: سلام. آقا شما خیلی به خودتون سخت نگیرید. حل میشه إن‌شاءالله.
_ ممنونم؛ پس من منتظرم!
(منتظرالربنا در سحر)

مخاطب سوم:
سلام. هه! شما خودتون چی بودید که سایتتون باشه!
راه‌راه: سلام. چیزی شده؟
_ دارم به آغاز به کار رسمی سایتتون واکنش نشون میدم. معلوم نیست؟!
راه‌راه: چرا کاملا مشخصه.
_ بله داشتم می‌گفتم، من مطمئنم خیلی زود درِ اینجا رو تخته می‌کنید میرید دنبال همون کانالتون تو تلگرام؛ با این مطالب سطحی و ابتداییتون که اصلا هم خواننده نداره!
(وبگرد از وب)

مخاطب چهارم:
سلام. باز این مسابقات والیبال شروع شد و سانسورها هم از سر گرفته شد. بابا اگر گذاشتید یک دیقه درست والیبال رو دنبال کنیم. تا میآیم یکی رو از تو تماشاگرها برای بچه‌مون انتخاب کنیم، زرت صحنه آهسته نشون میدین! شما با این کارتون دارید به بالارفتن سن ازدواج کمک می کنید. تازه علیرضا نادی هم دیشب خیلی خوب بازی کرد!
(والیبال دنبال کن)

مخاطب پنجم:
سلام. حاجی چقدر بِدم شما دست از سر این خانم ابتکار بردارید؟! بابا ایشون که نمیتونن برای بررسی هوای همه شهرها به اونجا سفر کنند. بعضی از شهرها مثل اهواز و ایلام و کرمانشاه رو از طریق اخبار و سایت هواشون رو دنبال می‌کنند و بعضی از شهرها از جمله شهر ما رو هم با حضور به رسوندن!
(یک منطقی از شمال)

مخاطب ششم:
سلام. خواستم بگم اگر جایی انتخابات بود و نیاز به گوشت قربونی داشتید یا اگر خواستید اول کسی رو نامزد کنید و بعدش بإنصرافونیدش و یا اینکه طرف رو مجبور به نامزدی کنید و بعد بهش رأی ندید یا از این دست قبیل کارها، بدجوری میتونید روی من حساب کنید.
(فردین اصلاحات)