از اخم جهانگیری تا دلخوری عارف!

اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در جریان بازدید تعدادی از  واحد های صنعتی و تولیدی گفته “وقتی شنیدم کار خانه ارج تعطیل شد نارحت شدم”

واقعا دم شون گرم  بخدا اگه مالکین ارج راضی باشن که شما انقدر خود تون رو تو زحمت بندازین،الان یه نگرانی که پیش میاد اینه که این واکنش دلسوزانه و مدبرانه شما باقی کارخانجات و صنایع کشور رو وسوسه نکنه که به عشق ناراحتی شما تعطیل شن!

حالا ما با اون قضیه تکذیب شدن تعطیلی کارخانه ارج از طرف دولت و این که گفتن اینها همش زیر سر  بدخواه های دولت و ارج اصلاَ تعطیل نشده کاری نداریم،البته اجالتاَ کار نداریم

مسله الان ما اخم جهانگیری و حاشیه های تبعی آن است  ظاهرا این اخم که به گفته شاهدان عینی با سقوط یهویی دو ابرو انقباض همزمان چشم ها کاهش فاصله ی  بین لب و بینی و فرو رفتگی چند تار سیبیل درون حفره های بینی همراه بوده واکنش تعدادی از  کارخانجات تعطیل و نیمه تعطیل را به همراه داشته برای مثال کار خانه” کاشی طوس قوچان” و “لوازم خانگی آزمایش” گفتن فقط ارج کارخونه است،کارخونه ما کارخونه آدم نیست!

چرا برای ما یه اخم نمیکنین؟

که به نظر من نگارنده حق هم دارند حالا که در سایه توجه و حمایت دولت مردها و حتی دولت زنها این کارخانه ها موفق شدن تعطیل بشن نامردیه از نعمت عظیم “اخم جناب جهانگیری” محروم بشن!

 

اما در همین حین که جهانگیری ناراحت بود و اخم کرده بود و دادگاهی در کانادا همزمان داشت حکم توقیف اموال کشور مون روصادر میکرد  آقای عارف هم “دلخور” شدن!

از چه چیزی دلخور شدن؟

از دادگاه کانادایی؟

از اخم جهانگیری؟

از تعطیلی کارخانه ارج؟

نه  هیچکدام از این موارد علت دلخوری عارف نبوده، اصلا شما خود تان را بگذارید جای ایشان از نامزدی ریاست جمهوری انصراف بدهی و سه سال هی چپ و راست قول ریاست مجلس را بهتان بدهند و شما هم بین فک و فامیل و همسایه ها بشینید و بگوید ریس مجلس بشوم چنین و چنان میکنم بعد ریس کمیسیون آموزش هم نشوی دلخور نمیشوی؟

ثبت ديدگاه




عنوان