شعر طنز
امان از این پیامکای تبلیغاتی

یادش بخیر اون روزا که به گوشیامون
بعد دو هفته دوستمون اگر برامون
پیامک “سلام چطوری” می فرستاد
از خوشحالی می پریدیم و می شدیم شاد
شیرجه تو گوشی می زدیم، شنا می کردیم
زنگ پیامک میومد صفا می کردیم
اما حالا پیامکا یه جور دیگه س
برای بعضی شرکتا یه تور دیگه س
با تبلیغات بیخودی توی پیامک
همون که به اعصابمون می زنه پاتک
شرکتا و مغازه ها و سود بگیرا
پول می کشن از اغنیا و از فقیرا

“رو اعصابت را میرن عین مازراتی
امان از این پیامکای تبلیغاتی”

صبحا و عصرا و شبا و نصف شب، هی
خبر میاد از مزون و  کار و مطب، هی
لباس عروس نداری ای دختر زیبا؟
می خوای بگم چقد شده قیمت تیبا؟
فاصله “بی ام و” با تو یک قدم شد!
خبر داری چایی تو چی شد که دم شد؟
بی ریختی یا شکم داری یا قد کوتاهی؟
یه چیز بگم بهت بگن “تو مثل ماهی”؟
قیمت پارکینگ عموم و اختصاصی
آموزش فلسفه و روانشناسی
گوشت و پیاز و دنبه ی قصابی “پاک”
دانلود تاریخ حموم و لنگ و دلاک
قرعه کشی های پر از خرج بی حاصل:
شده وبال گردن مردم غافل

“رو اعصابت را میرن عین مازراتی
امان از این پیامکای تبلیغاتی”

درد دلامونو بگیم به انگلیسی؟!
خداییش این چه طنزیه که می نویسی؟
خرابی ال سی دیمون به تو چه مربوط؟
مسائل زندگیمون به تو چه مربوط؟
اصن می خوایم زود مرض “حصبه” بگیریم!
چیکار داری همه می خوایم بریم بمیریم!
نخوایم بریم مسافرت کیو ببینیم؟
چیکار داری ناخونا رو با چی می چینیم؟!
مشکل ما اینجا فقط مخابراته
انگاری که تو بنگاه معاملاته!
به شرکتا شماره های ما رو میگه
بهش بگی سودت چقدره میگه دیگه!

“رو اعصابت را میرن عین مازراتی
امان از این پیامکای تبلیغاتی”

ثبت ديدگاه




عنوان