گفتگوی فروشنده البسه حجاب با يك مشتری
روتختی یا چوب رختی!

راه راه: مشتری: ببخشید این چادری که نشونم دادین خیلی برق میزنه. پارچه‏ اش هم سُر میخوره، نمیشه رو سر نگهش داشت!

فروشنده: عزیزم اینو باید تو آفتاب سرت کنی که برقش بیشترهم بشه اینو بپوشی سرهارو به سمتت برگردونه. هرکی سرش کرده گفته همه با انگشت نشونش دادن!

مشتری: خانوم مگه من کبک یا کرم شب تابم؟! یه چادر واقعی نشونم بدین لطفاً

فروشنده: باشه یه چادرخوب بهت میدم.

مشتری: اینم که باید نقشه و راهنما داشته باشه تا بتونم بپوشمش! عه! از کدوم ور باید بپوشم؟ اَه خانوم نجاتم بده دارم خفه میشم…

فروشنده: تو قسمت کمرشی عزیزم! روشنایی دیدی بیا سمتش آستیناشم جا بده… آها الان شد. این اسمش چادر اندامیه خیلی‏ ام راحته!

مشتری: پس چادرش کو؟ اینکه فقط اندامش بود!

فروشنده: عزیزم تا دلت بخواد تنوع چادر داریم یکی دیگه بهت میدم حتماً خوشت میاد!

مشتری: خانوم اینم که فرق سرش دو وجب عقبتره! هی میره عقب باید بکشمش جلو!

فروشنده: عزیز دلم خب معلومه برای اینه که روسری خوشگلت بهتر دیده بشه یه عینک آفتابی‏ام میزنی روش از این گُنده‏ ها و میری تو خیابون…

مشتری: …!!! خانوم محترم چادر میخوام سرم کنم نمیخوام چوب رختی بشم که!

فروشنده: خب عزیزم اینو از اول بگو بیا اینم یه چادرسنگین و رنگین مناسب سلیقه شما.

مشتری: نمیدونم شما چرا متوجه عرض بنده نمیشین؟ من چادر میخوام این روتختیه که!

فروشنده: نه عزیزم این چادر کلی روش کار شده، قلاب بافی، نخدوزی، تکه‏ دوزی و منجق‏دوزی، کاشت نگین هم رو آستیناش انجام شده و انواع هنرهای تجسمی که نماد فرهنگ و هنر ایران و جاهای دیگه است! در واقع این چادر یه صنایع دستی کامله!

مشتری: خیلی عذر میخوام این مثل برچسبهای تخلیه چاهه که دم در خونه میزنن، این همه چیز روش چسبوندین!!. مگه میخوان آدرس یا شماره از رو چادرم پیدا کنن!!

فروشنده: اییییییش باشه. فقط بگم چادر ساده‏ هامون پکیج موارد آرایشی رایگان سه ساله و یک تراش مدادابروی اضافه ندارنااااا…

ثبت ديدگاه




عنوان