ای کاش که آنان که چنین ‏اند نمانند
بی همه چیزان!

دلار

راه راه: چندیست که ملت همه در فکر دُلارند
یک عده که انگار نه انگار… خیارند
گویید به آنان که به اُمّید نشستند
جز حرف، عمل کرده و تدبیر بیارند
در کارِ کلیدند و همین کم الکی نیست
دَر را بده تا قفل دگر روش بذارند
یا سکه ندارند و رسیدند به قحطی
یا اینکه اگر هست به دنبال عیارند
یک عده بکارند و دگرها بخورَندَش
یک عده بِبَلعند ولی دانه نکارند
بی کار نشستند و شکم‌ها زده بالا
گویند به آنان که همی باز بکارند
گویا که در آرامش محض‌اند هماره
در کف دف و در شور و طرب، مست و خمارند
القصه بخوردند و برفتند و بِبُردند
الان لب آبند و به دنبال سه تارند
صد وای به آنان که به صد فتنه فتادند
آنان که همی بر شتر فتنه سوارند
این نکته نابی است که آنان که چنین اند
یا بی همه چیزند وَ یا بی کس و کارند
ای کاش که آنان که چنین‏ اند نمانند
در هیچ زمان، هیچ کجا رأی نیارند

ثبت ديدگاه




عنوان