مهر برجام

همی گفته‌ام صبح‌ها شام‌ها

بود کیش من مهر برجام‌ها

 

چه مهری! چه خورشید تابنده‌ای!

ز نورش بنوشیم در جام‌ها

 

سیاست به مستی‌ست در کیش مهر

برونند زین میکده خام‌ها

 

از این سفره‌ی چرب نان خورده‌ایم

چه صبحانه، ناهار، یا شام‌ها

 

به یاد زمانی که برداشتیم

برای رسیدن به آن، گام‌ها

 

و در قلب ما جنبشی شد به پا

سپس جنبشی هم در اندام‌ها

 

چه خوش بود وقتی که راهی شدیم

که از غرب گیریم بس کام‌ها

 

بسی خنده سوغات بردیم ما

به سوی «هِلو»ها و «ولکام»ها

 

چو اولاد آدم شتابان شدیم

به پابوس اولاد آدام‌ها

 

چنان بهر برجام می‌تاختیم

که گویی پیِ گور بهرام‌ها

 

نکردند مانند ما التماس

جنابانِ خان بهر احلام‌ها

 

و بعد از توافق چه افراد که

ز خوشحالی افتاده از بام‌ها

 

و دلواپسان بهر ما چون «جری»

و ما بهر دلواپسان «تام»ها

 

نفهمیده دشمن که ما بُرده‌ایم

چه بیهوده شادند خاخام‌ها

 

فقط این توافق کمی پر شده

ز بند دوگانه، ز ایهام‌ها

 

ز باغات سیب و گلابی دمید

ثمرهای این گونه اقدام‌ها

 

ثبت ديدگاه




عنوان