دردلهای یک پدرخر
نمایشگاهی برای پدرسگها

راه راه: تف به این زندگی! تف به بشریت! تف به حیوانات از پدرسگاش تا پدرخروساش! اینهمه سال از ما سواستفاده کردید. ازهمون اول که جد ما رو از دشت ها جدا کردین و تو طویله هاتون به اسارت بردین، از همون وقتی که پالان بردگی به دوشمون انداختین و روزی یک دسته یونجه پرت کردین جلومون، از همون موقع که قد نیسان بار پشتمون کردین، همش در حال خدمت بودیم درحالی که بهمون ظلم میشد و چوب و لگد میخوردیم.

تازه این همه بدبختی و حقارت به کنار، یک مشت نژادپرست نامرد، اسم نژاد بزرگ مارو فحش درنظر گرفتند. هرغلطی میکنند میگن از خریتشه. بخدا کارهایی که بعضی ازین ها میکنند عمرا اگر از چند فرسخی فکر ما عبور کرده باشه، بعد فحشش رو ما باید بخوریم. آبرومون جلو حیوانات رفته بخدا.

دلمون خوش بود که گوشتمون لذیذ نیست و حداقل نمی خورنمون، اما ازوقتی که جمجمه ی عموزاده هام رو پشت چندتا رستوران بین راهی پیدا کردن، دیگه ما تو این زمینه هم چیزی کم نداریم. یا اون اسب که فقط باهاش میرن دور دور و کلی هم تحویلش میگیرن آخر شب هم شامپو و قشو میکنن.

البته از اینها کینه ندارم. این سگ اعصابمو خورد کرده. آخه میخوام بدونم این حیوون چیکار کرده واسه آدما که انقدر عزیز شده؟! هرچی اون وق وق کرده من ده برابر عرعر کردم. تازه من سواری هم دادم اون که سوارش هم نمیشد بشی. بعد حالا میبرنش تو خونه شون همون غذایی که خودشون میخورن به این سگ هم میدن. کلاغه امروز میگفت نمایشگاه هم برا این سگا زدن با شعار “#سگ_فحش_نیست”. بعد من میخوام بدونم “#خر_فحش_است؟” . آخه ما چه بدی ای در حق اینا کردیم؟ گفتن برو، رفتیم. گفتن بخور، خوردیم. گفتن خر! گفتیم عر! بعد اینه دستمزدمون؟ دلم شکسته. تف به این زندگی! تفففف!

۲ Comments

  1. منا ۱۳۹۵-۰۹-۲۳ در ۵:۰۹ ب٫ظ- پاسخ دادن

    🙂

  2. علی ۱۳۹۵-۰۹-۲۲ در ۴:۴۹ ب٫ظ- پاسخ دادن

    خوب بود

ثبت ديدگاه




عنوان