پرونده ویژه آزاد سازی حلب -۱-
چند ابراز نگرانی وامانده جناب بان کی مون

راه راه:اینجانب بان کی مون دبیر کل اسبق سازمان ملل ،وقتی میخواستم کشوهای میز ریاستم را خالی کنم تا تحویل نفر بعدی بدهم چندتایی ابراز نگرانی اعلام نشده، ته این کشو سمت راستی پیدا کردم که نمیدانم از چه وقتی اینجا مانده و درحال گندیدن است. از آنجا که میترسم اگر دست گوترش برسد ( که بعید نیست فردا پس فردای دبیر کلی اش تمام نواقص مدیریتش را بیندازد گردن دبیرکل قبلی) بتواند روی رکورد گینس “ابراز نگرانی ام” در دوره ی دبیر کلی رکورد بزند .بنابراین با استفاده از شرایط بحرانی حلب وبراساس گزارشهای تایید نشده (که مهم هم نیست چون تا بخواهد تایید شود خیلی دیر میشود):

ابراز نگرانی میکنم ازکشته شدن پیکارجویان خداجو (یادم نمیاد این خداجو را در بیانیه چه کسی بود امادیدم خیلی خوش نشسته ،نوشتمش)چرا که اکثرشان ملیت اروپایی دارند و جزء شهروندان درجه یک محسوب میشوند بنابراین خونشان رنگین تراست .اینها مثل مردم یمن و میانمار نیستند که اگر بلایی سرشان بیاید کک مان هم نگزد.

بیشتر ابراز نگرانی میکنم از زنده ماندنشان که با این وضعیت روحیه ای که دارند و آن همه آموزشهای انتحاری (سوپر تک نفره ،دونفره ،با خودرو ،با نفربر،با تانکر )بروند مملکت خودشان شروع کنند به عقده گشایی و انتحاری زدنهای خفن آپشن. بعد، دبیر بعدی مدام باید ابراز نگرانی کند که مدام رنک مدیر کلی اش بهتر از من بشود.

ابراز نگرانی میکنم که با اشغال حلب توسط شبه نظامیهای حامی اسد عملیات امدادرسانی کشور دوست و برادر ترکیه به این پیکارجوهای خداجوی بینوا با کندی و مشکل روبرو شود.(کسی یادش نمی آید خداجو در کدام بیانیه بود؟)

ابراز نگرانی میکنم از به خطر افتادن کیان مذاکره و اینکه دیگر کسی از گزینه ی نظامی روی میز نترسد و ودور میز مذاکره ننشیند. مذاکره راه حل ارزان ومفتی بود برای امتیاز گرفتن (حیفه بخدا)

ابراز نگرانی میکنم از اینکه عربستان جانم این شیرین دلربا (قربان دلارهای نفتی اش، قربان قتل عامهای مشتی اش، فدای فتواهای مفتِ آن مفتی اش )مجبور شود علیرغم اینکه هم چون زیبای خفته ای گوش مخملی دریمن گیر کرده بیاید کمک پیکارجوهای خداجو،زحمتش دو چندان بشود.

و این آخرین ابراز نگرانی وامانده را هم ابراز میکنم جهت حال بد پرفسور کواکبیان که حله و حلب را اشتباه گرفته ؛نگران حالشون هستم.

ابراز نگرانی هایم تمام شد اما یادم نیامد که خداجو را در کدام بیانیه دیده ام. کاش یک ابراز نگرانی مانده بود بابت این فراموشی ام اعلام میکردم.

امضا بان کی مون

۲ Comments

  1. محمد ۱۳۹۵-۰۹-۲۴ در ۱۰:۱۱ ق٫ظ- پاسخ دادن

    دمتون گرم. خیلی باحال بود

  2. سید ۱۳۹۵-۰۹-۲۴ در ۰:۳۷ ق٫ظ- پاسخ دادن

    سلام
    خدا قوت
    لذت بردیم
    فقط فکر کنم یه جاش تانک بوده نه تانکر

ثبت ديدگاه




عنوان