نامه خداحافظی بان کی مون
لحظه ای از خدمت نایستادم و نشستم!

راه راه: امروز که این نامه را به نگارش در می آورم، اشک در چشمانم حلقه زده و قلبم از شدت درد (قرص هایم را به موقع نخوردم)، طاقتم را بریده است. دستم به لرزه افتاده و پیری زودرس سراغم آمده است.

زمانی که حقیر به سِمَت ریاست رسیدم، سعی ام این بود که در تمام لحظات وظیفه ام را فراموش نکنم و کاری جز خدمت به تمام اقشار مردم، حالا فرقی ندارد پولدار باشد یا سیاست مدار( غیر این دو هم مگر قشری داریم؟)  انجام دهم. بعضی مواقع مجبور بودم اضافه کاری انجام دهم و از خانواده دور باشم. البته مزدش را هم به صورت چک ضمانت شده میگرفتم ولی برای عدم ریا به کسی نمیگفتم.

سعی کردم هرجا حق مظلومی پایمال شد، حضور داشته باشم و از نزدیک شاهد پایمال شدنش باشم تا باور کنم و با ابراز نگرانی کردن، مسئله را جمع کنم تا آرامش دهکده ی جهانی به هم نخورد.

در این چندسال، حتی بزرگ شدن فرزندانم و نوه های قند عسلم را هم از نزدیک ندیدم و شب و روز مشغول ابراز نگرانی بودم (حتی شبها در خواب هم، نگران بودم) و این رسالت را تا جان در بدن دارم ادامه خواهم داد و زین پس از طریق شبکه های اجتماعی با شما طرفدارانم به اشتراک می گذارم.

ریاست بر سازمانی که کل جهان را باید زیر نظر داشته باشد، کار سختی بود و مو هایم را در این راه از دست دادم و وسط سرم گواه ماجراست. حتی چشمانم ضعیف شد و شماره عینکم افزایش یافت.

در پایان هم لازم است چند تشکر ویژه بکنم. یک تشکر خیلی ویژه از کشورهایی که در مواقع حساس، مارا از حمایت های مادی شان بهره مند کردند.

یک تشکر ویژه تر هم از دوست و برادرم و رفیق لحظات سخت، همان عربستان را می گویم که دغدغه ی حقوق بشر جهانی، باعث شده در همه جا حضوری فعال داشته و به زور حقوق بشر را به سبک خودش صادر کند.

 

یک نصیحت هم به انتونیو گوتیرسِ عزیز دارم:

بالاخره چندتا کت و شلوار بیشتر پاره کردم! به تو نصیحت میکنم که همیشه با چهره ای توام با ناراحتی و نگرانی به سازمان ملل برو. در مجالس مختلف شرکت کن و با بازیگران و خوانندگان خوشگل عکس بگیر اما حالت چهره ات را روی نگرانی تنظیم کن تا در مدت ریاستت، روزهای خوشی را بگذرانی.

 

و در پایان هم، امیدوارم مردم صلح جهانی را زیر سایه ی سازمان ملل تجربه کنند.

دوستدار همه، بان!

يك ديدگاه

  1. dideban ۱۳۹۵-۱۰-۰۱ در ۵:۵۲ ق٫ظ- پاسخ دادن

    خیلی خوب بود. اما این جمله خیلی عالی بود:
    کاری جز خدمت به تمام اقشار مردم، حالا فرقی ندارد پولدار باشد یا سیاست مدار( غیر این دو هم مگر قشری داریم؟) انجام دهم.

ثبت ديدگاه




عنوان