خاطرات یک رییس جمهور محترم(۲)
هوای خوب

راه راه:
امروز هوا کمی بهتر شده. البته خودمان هم به این شاخص ماخص ها اعتقادی نداریم و هم‌چنان داریم با تمام وجودمان دود را تا ته حلق مبارکمان احساس می‌کنیم، منتها چون طرح ترافیک و زوج و فرد به حالت قبل برگشته، خب حتماً هوا بهتر شده‌ست دیگر…
البته یک کمی هم حالت سرماخوردگی دارم، شاید سوزش گلویم بخاطر این باشد.
خدا رو شکر مراسم هم به خیر گذشت و به خوبی برگزار شد. همه‌اش خوب بود غیر از حضور این دخترک فائزه، نه برای پدرش آبرو گذاشته نه برای ما…با آن روسری رنگی اش پاشده آمده مراسم تشییع و با (V) ِ محبوبش عکس دونفره می‌گیرد.
هعی…خدا رحمت کند حاج اکبر را؛ نه خلف صالح داشت نه طرفدار صالح! بازهم به غیرت این ریشو چادری‌ها که جای جفنگ بازی یک فاتحه‌ای خواندند.
بگذریم…

عراقچی پیدایش شد و رفت فرنگستان که دوباره با این از خدا بی خبرهای ۵+۱ پای مذاکره بنشیند. دوباره حرف از معلق شدن فلان تحریم است و دوباره از فرداست که مردم بریزند سر من! خب حق هم دارند، این تعلیق دیگر چه صیغه‌ایست؟ کار را یکسره کن و پاشو بیا دیگر…

اینطور که می‌گفت گویا ۵+۱ ای ها هم دلشان برای ما سوخته، ابراز همدردی کردند و گفتند حق باشماست و آمریکا اَخ و اوف است. حالا انگار فشار ایمیلی محمدجواد چه گُلی به سر مازده که فشار اروپایی‌ها بزند.
این حرف‌ها برای ما آب و نان نمی‌شود. انتخابات نزدیک است و نعش برجام مانده روی زمین، نه غسلی نه کفنی!

این آمریکای بچه پرروی بی تربیت زیر بار نمی‌رود که نمی‌رود. می‌گوید ما نقض نکردیم، جرزنی نکنید. ببین کار خدا را؛ این روباه پیر به ما می‌گوید جرزن! اونجوری به قیافه مرحوم شده ام نگاه نکنید، خودم بلدم روباه پیر انگلیس است، منتها دیدم خیلی به آمریکا هم می‌آید، حالا همان شیطان بزرگ خودمان!

هرچند انگار خود برجام هم می‌گوید طبق فلان بند من نقض نشدم! ای که الهی بند بند بشود این برجام که بند دل ما پاره کرده.
فعلاً باید بنشینیم ببینیم آمریکا باز چه می‌گوید.ما که هم‌چنان کلی امید داریم و کمی هم تدبیر!
ان شاالله خدا همه ما را حفظ کند.
۲۲/۱۰/۹۵-کاخ ریاست جمهوری-تهران

ثبت ديدگاه




عنوان