کلاه حمایتی بیمه تنگ تر شد
خیالمان راحت شد!

كلاه بيمه تنگترشد

با خروج داروهایی مانند، قرص های سرماخوردگی، ضدحساسیت ها و سایر دوستان و وابستگانشان از پوشش بیمه ای خیالمان راحت شد. یعنی عملا از چتر حمایتی بیمه، جز یک کلاه کوچکِ تابستانیِ سبک و راحت، چیزی بر سر مردم باقی نماند که خیلی هم شیک است و به چشم برادر و خواهری، خیلی هم به ایشان می آید. با تقریب خوبی می توان گفت الآن محدوده ای که بیمه ها پوشش می دهند، یادآور برگ هایی است که انسانهای نخستین بعنوان پوشش از آنها استفاده می کردند.

کلاه بیمه تنگترشد

البته توی دلتان خالی نشود، مواردی مانند گزیدگی توسط پشه شهری، برخورد انگشت کوچک پا به مبل و جراحت با ناخن گیر که شایع ترین امراض مبتلابه مردم هستند، همچنان تحت پوششند و جای نگرانی نیست. در برخی خبرها هم گفته شده که خدمات بیمه سلامت قرار است فقط در بیمارستان های دولتی ارائه شود. حالا این هم مسئله حادی نیست، فقط یکم شلوغ تر می شود که به صفای دور هم بودنش می ارزد. بد نیست مسئولین از تجربیات موفق خود در بحران زلزله کرمانشاه هم استفاده کنند.

اگر پوشش بیمه را هم مثل بحث امداد و نجات و اسکان، به سپاه و مردم بسپاریم قطعاً خودشان کارها را انجام می دهند و تسهیلات کمتری هم مصرف می شود. سر آقایان هم خلوت تر می شود و به کارهای مهمترشان می رسند. ما حق بیمه را به آقایان علی دایی، رضا زاده، ساعی و امثالهم می دهیم آنها هم بقیه کارها را انجام می دهند. بلاخره اینها چاهارتا مصدومیت ورزشی داشته اند و تجربیاتشان از تجارب مسئولین موثرتر است!

ثبت ديدگاه




عنوان