عزاداری یک ساله ی تایلند ی ها
مرگ و میراث ملوکانه!

راه راه: پادشاه تایلند مرد و در این کشور یک سال عزا اعلام کردند. قضیه ی مرگ و میر برای بازمانده ها از آنجایی جذاب و جالب می شود که بحث ارث و میراث پیش می آید. خصوصاً اینکه میزان عزاداری نسبت منطقی و مستقیمی دارد با میزان ارث. یعنی اگر مرحوم ارث دندان گیری به جا نگذاشته باشد میزان عزاداری شدت پیدا می کند وگرنه مرگ دیگران برای زنده ها یک امر عادی است. حالا شاید برای مرحوم یک مقداری فرق داشته باشد که این هم به زنده ها مربوط نیست.

و اما برگردیم به بحث خودمان؛ یک سال عزاداری, برای پادشاهی که جوان ناکام نبوده. ۸۸سال عمر کرده، ۷۰سال حکومت!
فرض بگیرید مردم تایلند خیلی پادشاه شان را دوست داشتند به دو علت:
۱_ پادشاهی که بتواند صادرات برنج نامرغوب شان رابه کشوری که خودش مرغوبترین برنج را دارد افزایش دهد، اصلاً قابل ستایش و پرستیدن است.
۲_هر توهین و انتقادی به پادشاه ۳۰ سال زندانی داشته، پس مردم چاره ای نداشتندکه پادشاه شان را خیلی خیلی دوست داشته باشند.
همه ی این که گفتیم بشود یک ماه عزاداری , آخرش دو ماه . پس قضیه مربوط می شود به همان ارث و میراث و ماترک.
حقیقت ماجرا این است که پادشاه این قدر در گیر امور جاری کشور بوده که از تربیت ولیعهد غفلت کرده. جناب ولیعهد هم کمی مطابق شرایط تایلند (چندان که افتد و دانی) بار آمده و نسبت به پدر فقیدش کمی مردمی تر است. حتی اگر میزان یک سال عزاداری به خاطر این باشد که ولیعهد زیاد پیرو راه و رسم ملوکانه نیست بازهم زیاده روی است به هر حال از قدیم گفته اند :اَلمالُ یَشبَهُ صاحِبه

ثبت ديدگاه




عنوان