
۱۱:۴۲ ب.ظ ۱۳۹۷-۰۹-۱۸
از صفحه «شب امتحانِ»دفترچه خاطرات دانشجویی
کامنت مفهومی پای پستهای همکلاسیها
6:45 تا 7 صبحانه/ درصورت عدم وجود نان، جایگزین شدن تماشای تکرار دوم خندوانه.
7 تا 7:20 خیره نگاه کردن توی آینه و شمردن جوشها.

۱۲:۰۰ ب.ظ ۱۳۹۷-۰۹-۱۷
۱۶ آذر چه بر سر کوروش کبیر آمد؟
غارت پروپوزال کوروش
منظور من از تاریخ، سرگذشت پادشاهان به خصوص کوروش کبیر که اولین پروپوزال ایران رو روی استوانهاش نوشت اما با دزدیدن استوانه در ۱۶ آذر اجازهی تحقیقات و دفاع به این شاه بزرگ ندادند.
+ ممنون... روزتون مبارک!!!

۱۱:۳۸ ب.ظ ۱۳۹۷-۰۹-۱۶
رتق و فتق امور جاری دانشگاه
لوقاط دانشجویی
آبدارچی: وسط پخش چای و شیرینی برای اساتید و کارکنان، به رتق و فتق امور جاری دانشگاه میپردازد، دستش برسد دوتا پسگردنی هم حواله دانشجوی بخت برگشته میکند!

۱۱:۵۷ ق.ظ
علم بهتر است یا ثروت
باب مفاعله در دانشگاه
حواس شاعر اينجا به همكلاسياش بوده و درحال راهرفتن، به آينده مشتركشان فكر ميكرده كه ناگهان خورده وسط صورت استاد بداخلاقش و پخش زمين شده. وي علاوه بر برداشتن دوباره آن سه واحد، يك ترم هم مرخصي استعلاجي گرفته تا آبها از آسياب بيافتد و اينقدر به او نخندند.

۷:۴۶ ب.ظ ۱۳۹۷-۰۹-۱۰
برگی از خاطرات یک مسئول دولتی
من هم باشیدم!
بعد از انتخابات، دوستم وزیر شد. منم معاونش. این بار علاوه بر اتاق و میز، منشی هم برایم گذاشتند. خداراشکر راضی ام. شنیده ام مهندس کم است، اما به نظرم با کار در سازمان دولتی بیشتر می شود به مردم خدمت کرد.