پرونده ویژه آزاد سازی حلب -۴-
با مذاکره هم میشود؟

راه راه:همانطور که حتما شنیدید شهر حلب در سوریه آزاد شد. تنها راه آزاد شدنش هم مقاومت بود. هیچی همین دیگر خواستیم بگوییم مقاومت شد، راه پیروزی. ای بابا هیچ منظور خاصی نداریم، چرا به خودتان می گیرید، مقاومت راه پیروزی شد، همین.
ای بابا حالا هرچقدر هم که بگوییم منظور خاصی نداشتیم شما باور نمی کنید. اصلا بی خیال برویم سراغ پیش بینی واکنش شخصیت های مختلف:

صادق زیبا کلام: خب حالا کاریه که شده. فقط مواظب باشید یه وقت پاتونو رو پرچم داعش نذارید. بالاخره پرچمشون برای خودشون محترمه.

معصومه ابتکار: یعنی توی حلب درگیری و جنگ بوده؟ عجیبه! پس چرا من بشار اسد رو توی مراکش ندیدم؟! یعنی مونده بود تو سوریه؟

محمد جواد ظریف ( در حال هورت کشیدن چایی): در هر صورت ما می خواستیم برای اونم مذاکره کنیم. حالا این یه دفعه رو شما زودتر به نتیجه رسیدید.

یک روشنفکر: باز شماها افراطی بازی در آوردین؟ چرا همون پولی رو که خرج آزادی حلب کردید، خرج فقرای حلب نکردید؟

بانکی مون: نگاه کن تو رو خدا! یه روز خواستیم ابراز نگرانی نکنیم، با زن و بچمون بریم پارک خوش باشیم ها! اگه گذاشتن.

بی بی سی فارسی: حیف شد. خیلی خوب پیکار می جوییدن. البته یکم ابله بودن. ما بهشون می گفتیم پیکار جو ولی خودشون به خودشون می گفتن تروریست.

کروبی: قطعا تقلب شده! چیه؟ خب ربطی نداره که نداره! اصلا چرا جواب نامه ی من نمیاد؟!

نعمت زاده: ای بابا چرا خودتونو به زحمت انداختین؟ می گفتین من یه حلب نو براتون از خارج، وارد می کردم.

عباس آخوندی: البته حلب بیمه بوده ها! آزاد نمی شد هم جای نگرانی نبود.

اوباما: او چیز خاصی نگفت. فقط به یک نقطه خیره شد.

يك ديدگاه

  1. منصور ۱۳۹۵-۰۹-۲۴ در ۱۱:۴۹ ق٫ظ- پاسخ دادن

    حاجی این فقرای حلب خیلی خوب بود. دمت گرم

ثبت ديدگاه




عنوان