مصاحبه با یک زندانی تازه آزاد شده از اوین
لطفا زمان برنامه‌ رو زیاد کنید!

راه راه:

خبرنگار: سلام آقا لطفا خیلی خلاصه خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید

– : سلام فری‌ام داداشش

خبرنگار: حالا درسته ما گفتیم خلاصه ولی نه اینقدر! لطفا یکم از سوابقتون بگید

آقای فری: سوابقم که زیاده، مثلا من تعیین میکنم

خبرنگار: جان؟

آقای فری: عرض کردم من تعیین می‌کنم

خبرنگار: ببخشید چی رو؟

آقای فری: همه‌شونو

خبرنگار: همه چی‌ها رو؟

آقای فری: رئیس‌ رؤسا رو

خبرنگار: عجب… . خیلی کار مهم و بزرگی می‌کنید. حالا چطوری اینکارو می‌کنید؟

آقای فری: زنگ می‌زنم در میارم

خبرنگار: ببخشید چی رو؟

آقای فری: زنگ می‌زنم صدای داداشو در میارم خودش تعیین میشه!

خبرنگار: خیلی هم عالی! شما چطور شد که ۲۴ ساعت بعد از بازداشت شدن، توسط یک دستگاه آمبولانس از دادگاه رفتید بیمارستان و بعدشم خونه؟

آقای فری: والا ما داشتیم تو حیاط اوین قدم می‌زدیم و غصه می‌خوردیم، یهو میم.ه رو دیدیم

خبرنگار: خب

آقای فری: بهش گفتم دلم برا داداش و جلسه‌هاش تنگ شده چیکار کنم برم بیرون؟

خبرنگار: خب خب

آقای فری: اونم دلش برام سوخت واسم یه داستان تعریف کرد

خبرنگار: تعریف کنید مخاطبین ما بدونن چی بوده

آقای فری: جونم بگه براتون که یه روز یه بازرگان بوده یه طوطی داشته!

خبرنگار: آقا حله!

آقای فری: چی حله؟

خبرنگار: حله ما جواب سوالمون رو گرفتیم

آقای فری: آره خلاصه طوطیه خودشو زد به مریضی و بعععععله!

خبرنگار: شما خیلی تو زندان اوین نبودید اما تو همین چند ساعتی که اونجا بودید نظرتون درمورد این زندان چیه؟

آقای فری: خیلی خوب بود حامامش تمیز بود پرتقال‌دان ذات‌دان می‌دادن خیلی خوش گذشت فقط بگید یکم زمان برنامه‌رو بیشتر کنن

خبرنگار: بسیار عالی. سوال آخرمون درمورد مبلغ وثیقه هستش. شما چطوری تونستین یه شبه ۵۰ میلیارد تومن وثیقه جور کنید

آقای فری: یادته گفتم من تعیین می‌کنم؟

خبرنگار: خب

آقای فری: شامل مدیران بانک‌ها هم میشه

خبرنگار: بعله خیلی هم عالی. اگر نکته‌ای هست که بخوایید به مخاطبین ما بگید ما درخدمتیم

آقای فری: من تعیین می‌کنم!

خبرنگار: ببخشید دیگه چی رو؟

آقای فری: مخاطبین‌تون رو!

خبرنگار: یعنی چی؟

آقای فری: یعنی این مصاحبه رو باید فقط برای اونایی که من میگم منتشر کنید.

ثبت ديدگاه




عنوان