شوخی با نویسندگان و اسم کتابهاشان
چنین کردند بزرگان

ژول ورن: او نابغه فیزیک بود و کتابی هم در تعریف انرژی و یکای اندازه گیری آن نوشت که در اثر فقر و تنگدستی پیش از انتشار به جیمز ژول فروخت.

فردریش نیچه: نام او فرید بود و به خاطر ریش بلندی که داشت به فرید ریش شهره بود؛ او علاقه بسیاری به نیمچه داشت و همیشه همراهش یک نیمچه داشت که از استاد کیمیایی به یادگار گرفته بود، اما پس از تحولی عمیق نه تنها ریش هایش را زد و سبیل گذاشت،بلکه پس از دادن نیمچه به داش آ کل گفت: «نیمچه مرده است .»

آندره ژید: او پس از آنکه فهمید اعراب نامش را چگونه تلفظ می کنند، تمامی کتاب هایش را سوزاند.

رابرت کُخ: تنها کتابی که از او به جا مانده کخ شناسی است که به زبان مشهدی نوشته شده است.

ویلیام فاکنر: تمامی کتابهای او دچار ممیزی می شد و پس از آنکه نتوانست هیچکدام از آثارش را به چاپ برساند خودش را «گور به گور » کرد.

آلبر کامو: او متولد آبادان است؛ او به آلبر عامو یا عامو آلبر معروف بود، اما پس از سفرش به فرانسه برای آنکه خیلی «بیگانه» نباشد نامش را به کامو تغییر داد؛ از او چند برگه ترجمه لغت از آبادانی به فرانسوی به جا مانده است.

آنتوان چخوف: او به خاطر چهره خفنش به آنتوان چخوف معروف بود؛ او جنایات زیادی را مرتکب شد، ولی همه را دوست نزدیکش فئودور به گردن گرفت.

پروفسور حسابی: او هیچگاه نتوانست کتابی بنویسد و فقط به گفتن چند جمله خفن و حسابی در شبکه های اجتماعی بسنده کرد.

ثبت ديدگاه




عنوان