اگر «امپراطور جهنم» را محمدحسین فرحبخش می‌ساخت

داعش از نامه یک مانکن آغاز شد

در سکانس انتهایی فیلم مسئول خرید جمعیت...(جمنا) را می‌بینیم که در میدان میوه تره‌بار دارد برای نشست بعدی موز می‌خرد. لابلای کارتن موزها نامه آن مانکن را می‌بینیم که بعنوان کاغذ باطله استفاده شده است.

اگر «حجالت نکش» را بقیه می ساختند

تسبیح، آباژور و زنان مظلوم سرزمین من!

درست وقتی که زن و شوهر در پارک نشسته اند و زن دارد این ماجرا برای شوهرش تعریف میکند یکدفعه صدای یک بچه می آید. مرد و زن بچه ای را داخل یک ساک در زیر نیمکت پیدا میکنند.
فلاش بک میخورد و میفهمیم که از قضا این بچه, پسر همان مرد بازاری از یک زن صیغه ای اش است و زن بخاطر حفظ آبرویش و از ترس تهدیدات مرد بازاری او را سر راه گذاشته!

اگر "چهار راه استانبول" را بقیه می‌ساختند

سالار عقیلی زیر آوار پلاسکو

مالکان پلاسکو بخاطر ورشکستگی مغازه‌هایشان را بعنوان مسکونی اجاره داده‌اند. در این واحدها افراد مختلفی همچون معتاد، تعمیرکار تراکتور، دانشجوی ستاره دار، کارمند تعدیل شده، دختر پشت کنکوری و... زندگی می کنند!

اگر «شعله‌ور» را بقیه می ساختند

اهمیت آیفون تصویری وسط دریا

مدیر که حسابی از شنیدن این جمله ابتکاری و جدید و بدیع متنبه شده، برای اینکه خودش را تنبیه کند تصمیم می‌گیرد بجای غواص‌ها برود زیر آب و جسد را پیدا کند. او وقتی می‌رود زیر آب می‌بیند وحیده به شکل وسوسه‌انگیزی و در حالی که خیلی آرایش کرده است زیر آب کمین کرده تا او را گول بزند!




عنوان