مشت و مال گرانی ماکارانی
با ما به از آن باش

ای حضرت دلدار! الا یا ماکارانی!
حیف است شما هم سرِ این سفره نمانی!
هرچند که از کل جهان روی گرفتی،
«با ما بِه از آن باش که با خلق جهانی»

محمدعظامی
.

برخیز و مخور غم جهان گذران
بنشین و دمی به شادمانی گذران
در سفره همین ماکارو… وایسا! چنده؟؟
برخیز و مخور! که غم چه کم دارد؟ هان؟؟

محمد عظامی

.

آنقدر ز ما دور شدی ماه کارانی
سیاره ی مریخ کند مزه پرانی

ای کاش زمینی بشود قیمت تو تا
در مرکز توزیع شود سور چرانی

ابراهیم صفائی

.

مهمان رعیتش، شهی عادل بود
در بستن مالیات، بس قابل بود

شد دوبل خراج میزبان، از فرداش
چون ماکارونی، نهار آن محفل بود

انوری

.

دراز خائن ایتالیایی
که ضد جان و جسم و جیب مایی
همان بهتر که از زنبیل مردم
شدی بیرون، غذای مافیایی!

مهدی امام رضایی

.

پرسم ز تو یک سؤال رستورانی
گر فکر کنی جواب آن می‌دانی

از این سه کدام یک گران‌تر باشد؟
شیشلیک، کبابِ بره، ماکارانی

حسن اویسی

.

من مرد نباشم به رهت جان ندهم
بازارِ تو را دوباره سامان ندهم

از بسته‌ی تو دل نکنم من هیهات!
یک نخ ز تو را ز دست آسان ندهم

طاهره ابراهیم‌نژاد

ثبت ديدگاه




عنوان