تمام فحش‌‏های تو!

راه راه: ای به‌قربان تمام فحش‌های خوشگلت

می‌خری یک شهر را با لکسوس ناقابلت

شصت و نه ثانیه از وقتت هدر شد پشت در

شصت و نه قانون فدای کار خیلی عاجلت

ما که از دستت سرکاریم، پس مچکریم

تو خود شغلی گلم! هستیم ماها شاغلت

چشم و چالت خوب و لبخندت قشنگ افتاده‌است!

چیست با آن فیلمبردار کذایی، مشکلت؟

مُرّ قانون مال ما، تفسیرهایش مال تو

می‌شود “اما”، “بجز”، “هرچند”، “غیر از” ، شاملت

هععی! جمع فیش من با هفت جدم می‌شود

تازه هم‌سنگ شیلنگ مستراح منزلت

نان خشکی سق زدیم، آن‌هم که دارد می‌شود

پیش‌مرگ شیشلیک و پیتزا و کوکتلت

زاهدان را دیدی و گازیدی و رفتی فقط

کاش از بی گازی‌اش، می‌سوخت ماشین دلت

جای آن “تِکرار” اگر “تَکرار” شد، ما کرده‌ایم

تا شود قافیه‌ هم یکدست، بدجوری “غِلط”

خانه‌ی ملت اگر ایراد دارد، سال بعد

خانه‌اش را بازسازی می‌نماید، پیپِلت

شاخ اگر شد اجنبی و شان مجلس را شکست

شاخ او را می کند فی الفور، کف گرگی، فِلَت

سرچ کن! ما شیعه و سنی، به‌هم پیوسته‌ایم

غیر از این‌ را یافتی، پس هست کِرم از گوگلت

ول کُنَت را ول کن از قومیت و مذهب رفیق!

تا کند این شاعر سیریش باغیرت، وِلَت

ثبت ديدگاه




عنوان