«سرگذشت و ته‌گذشتِ یونان باستان»
در باب همه‌گیری مرض میوت‌ صفتی و شیوه‌ی رهایی از لالمونی

در عهد یونان باستان، در دوره‌ی سلسله‌ی اُلمپیاکوس، اواخر حکومت ژنراتوروس پلوخوریوس شصت و سومین امپراتور این سلسله که دوستان صمیمی‌اش او را ژنراتور صدا می‌کردند، متأثر از برخی دلایل پزشکی، مرض لالی در بین مردمان آن دیار شایع شد.
وضع برخی از مردم پس از مدتی رو‌ به بهبودی می‌رفت و بعضی دیگر در وضعیت لالی می‌ماندند که بعداً در زبان یونانی به لالمانی به معنی کسی که بیماری لالی در او تثبیت شده است مصطلح شد. این عبارت به مرور زمان و شکست واژگانی به لالمونی تبدیل شد.
روزی ژنراتور که از این وضع به تنگ آمده بود به وزیرش گفت: حال چه کنیم ای وزیر! مردم همه دارند لالمونی می‌گیرند و یکی یکی میوت می‌شوند.
وزیر گفت: سرورم من از این زیر که کاری از دستم برنمی‌آید. خلاصه پس از گفت و گوی زیاد مقرر شد وزیر برود از حکمای مشرق زمین روش مداوای مرض لالمونی را پرسش کرده و این وضع رو به وخامت نهاده را چاره کند.
وزیر چنین کرد، بازگشت و هنگام ورود به دربار پادشاهی گفت: سرورم من برگشتم.
امپراتور گفت: وزیر! از وقتی رفتی یک سؤال ذهنم را درگیر کرده. تو چرا اسم نداری من همواره باید تو را وزیر صدا کنم؟
وزیر گفت: نویسنده در شخصیت پردازی من صلاح ندیده اسمی اختصاص دهد چون در این صورت ممکن بود هدف داستان…
امپراتور گفت: چرت و پرت کافی است. چاره‌ی مرض لالمونی را فهمیدی؟!
وزیر آب دهانش را قورت داد و گفت: آری.
حُکمای مشرق زمین سلام رساندند و گفتند: «حاجی این قضیه یه راه بیشتر نداره.»
امپراتور گفت: این چه شیوه سخن گفتن است؟! حرف‌هایشان را با لحن خودت بگو تا بیشتر حالمان را به‌هم نزدی.
وزیر ادامه داد: آنها گفتند تنها راه علاج این گرفتاری این است که دو جریان سیاسی داشته باشیم. نیمی از مردم را با لطایف‌الحیل طرفدار یکی کنیم و نیم دیگر را طرفدار آن یکی. از میانِ همه‌ی مردم آن‌ها که حال وخیم‌تری دارند و قضیه را خیلی جدی گرفته اند را به عنوان خبرنگار برگزینیم.
پس از آن، در هر دوره حکومت را به یک جریان سیاسی واگذار کرده و می‌بینیم که خبرنگارانی که در دوره‌ی دولت مد‌نظر خودشان لالمونی گرفته بودند و نواقص و معضلات جامعه را نمی‌دیدند به اذن خدا به حرف آمده و به تخریب دولتِ حاکم می‌پردازند‌.
امپراتور که انگشت به دهان مانده بود گفت: «حاجی واجب شد این حُکمای شرقو بگیم یه شب با خانوم بچه‌ها بیان دور هم باشیم.»

 

ثبت ديدگاه




عنوان