طرح رابطه شلختگی خانه با محبت فامیل
رنج نامه آخر سال

سلااااااااااام
سلام به شمایی که از روی نردبون و درحال پاک کردن شیشه ها صدای ما رو میشنوی. خانوم ولش کن اون شیشه رو، نابود شد انقد سابیدی!
سلام به شمایی که وظیفه ی خطیر شستن فرشا رو به عهده گرفتی. ببند اون شیر آب رو آقا. آب هست اما کم است.
سلام به گروه قوی پنجگان و رستم دستان عملیات خونه تکونی. یعنی همونایی که مشغول شستن دیوارن. خداوکیلی دیوار سخت‌ترین بخش خونه تکونیه. طبق عقاید بسیار محکم مامانای خونه، اون بالاهاش باید تمیزتر بشه، چون ممکنه یکی از مهمونا نگاهش بیفته به زوایه ی قائمه ی دیوار با سقف و غباری در حد و اندازه های یک میکرونی رو رصد کنه و آبرو برامون نذاره.
بنده که دارم الان به صنف فعالان خونه تکونی سلام و عرض ادب میکنم، خودم خاک این صحنه آرایی خطرناک رو خوردم. سالهاست که اسفندماه رو بالای نردبون و آویزون پنجره و چوب پرده میگذرونم.
از تجربیاتم که میتونم در اختیارتون بذارم اینه که همیشه جوری کار کنید که مادر یا همسرتون ترجیح بدن کار دست شما ندن. میتونید با شکستن چند تا ظرف شانس‌تون رو امتحان کنید. یا میتونید یه بخش از دیوار رو با همون تیشرت مشکیه که همیشه رنگ میده بشورید و بگید نمیدونستید اینطوری میشه. کش دادن کار به ساعت‌های طولانی میتونه فرآیند خونه تکونی رو فرسایشی کنه و اونا رو از شما نا امید.
اگه نتونستین انقدر بد کار کنید از راه های روانشناسانه استفاده کنید. مثلا به تحقیقات اخیر پژهشکده سِرن سوئیس اشاره کنید که تنفس غبار حاصل از خونه تکونی رو سرطان زا و موجب مرگ زودرس دونستن. یا به رابطه ی مستقیم شلختگی خونه با صمیمت و مهر و محبت بین اعضای فامیل استناد کنید. هرچی شلخته تر صمیمی تر.
اگر بازم نتونستین از پسش بربیاین خیلی مقاومت نکنید چون انرژی تون بیخودی هدر میره. سعی کنید هرچه سریع تر تمام اوامر رو اطاعت کنید فقط برای حفظ روحیه در طول شستشو به فکر ولو شدن جلوی تلویزیون تو ایام تعطیل و دیدن سریال‌های نوروزی باشید. اینطوری امکان داره تا نوروز دووم بیارید.
در ضمن این نکته رو هم همیشه آویزه گوشتون کنید که اگه در طول ترم خونه تکونی کرده بودید، الان لازم نبود شب عیدی این حجم از خونه رو بتکونید.
بعد از روزای خونه تکونی یا حین کار ممکنه با دردای عجیبی مواجه بشید. مثلا تیری که از کمون کتف رها میشه و به سر انگشت‌ها اصابت میکنه. یا کمربند فلزی داغی که ممکنه به پشت شونه‌هاتون بخوره و احساس برق گرفتگی کنید. یا زانویی که صدای لق شدن میده. شبیه صدای سکه ای که میفته کف قُلَک‌های کمیته امداد.
اما نگران نباشید. تمام این دردها گذرا هستن و شما میتونید با خوردن آجیل و شیرینی و میوه ی عید دوباره همون آدم سابق بشید و بتونید در جام وسطی ۱۳به‌در ۹۸ خوش بدرخشید. البته اگر آجیل و شیرینی گیرتون بیاد.
توصیه ما به شما اینه که در صورت رویت آجیل قبل از اینکه نقشه ی خوردنش رو در سر بپرورونید به این فکر کنید که مصنوعیه یا واقعیه؟ اگر از صحت و سلامت آجیل ها مطمئن شدید؛ محاسبات مربوط به قیمت ترمیم، عصب‏کشی یا حتی ایمپلنت هر دندون رو با سرعت بالا از ذهن بگذرونید، در پایان اگر نتونستید عطای این موجودات خوشمزه رو به لقاشون ببخشید در کسری از ثانیه خودتون رو به ظرف آجیل برسونید و یه مشت بردارید چون ممکنه صاحب‏خونه وقتی به ظرف آجیل و شیرینی خیره بودید و فکر می‏کردید، عملیات ذهنی شما رو رصد کرده باشه و حالا به بهونه اینکه روی میز جای سینی چای نیست اون رو از تیررس شما دور کنه.

ثبت ديدگاه




عنوان