شعر طنز : گاج : اشک گران!

گاج

راه راه: گاج

غیر از آن اشکی که می ریزم به هنگام برش
قیمتش هم می کند اندام من را مرتعش

از زمین کشت تا آید به دست مشتری
می کند نرخش به هر دستی جهش پشت جهش

مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس
نیست آیا این گرانی لایق یک واکنش؟

یک نفر پرسید پاسخ آمدش غیر از پیاز
کس نباشد لاجرم مستوجب این سرزنش

خواسته قدری کلاس کار را بالا برد
یا دهد سطح سواد خویشتن را گسترش

چون که بوده در حساب و جبر مقداری ضعیف
رفته دنبال قلم چی،سنجش و گاج و پرش

غم مخور ای منتقد غیر از پیاز و گوشت هم
مانده قدری آب و روغن تا بریزی در خورش

ثبت ديدگاه




عنوان