استعفای دسته‌جمعی تیم تحلیل و بررسی آمریکایی‌ها
هر چه تحلیل می‌کنیم، هیچ غلطی نمی‌کنیم!

فارسی حرف زدن ترامپ

راه راه:

جناب آقای دونالد جان ترامپ (Be more his esteem)

پرزیدنت محترم ایالات متحده آمریکا و حومه

با سلام و احترام

با توجه به رفتار غیرقابل پیش‌بینی ایرانیان در سال‌های اخیر، بدینوسیله ما اعضای کارگروه تحلیل و آنالیز کنش‌های سیاسی- روانشناختی مردم ایران تصمیم گرفتیم به صورت دسته‌جمعی و یک جا استعفای خود را ارائه داده برویم دنبال زندگی‌مان و شغلی که بتوانیم راحت‌تر نان حرام دربیاوریم و به خانه ببریم و بیش از این بیت‌المال شیطان رجیم را هدر ندهیم. همکاران ما در سایر کارگروه‌ها، بی‌خبر از پیچیدگی‌های تحلیل و بررسی مردم ایران، جوری به ما نگاه می‌کنند که انگار خودشان خیلی بارشان است! مثلا همین کارگروه تحلیل و آنالیز کنش‌های سیاسی- روانشناختی مردم ونزوئلا که خودشان عرضه ندارند یک تحلیلی بکنند که گوایدو زودتر رئیس‌جمهور بشود، طوری به ما متلک می‌اندازند که انگار جد و آبائشان در عین‌الاسد ضربه‌ مغزی نرم شده است.

اینها نمی‌دانند که ما توی تحلیل زبان اینها مانده‌ایم. همان روز اول صفحه‌هایی را در توئیتر به زبان فارسی باز کردیم تا به صورت میدانی بین آنها نفوذ کرده و تحلیل‌شان کنیم. اما با حجم عظیمی از واژه‌هایی نظیر اسکول، شاسکول، قزمیت، غازقولنگ، و… مواجه شدیم که بعد از بررسی کلیه لغتنامه‌های موجود و سرچ در گوگل، تنها فهمیدیم کلمه اول نام پرنده‌ای است که تابستان‌ها غذا جمع می‌کند و زمستان‌ها به منطقه دیگری کوچ می‌کند. بعد از آن کلیه ژورنال‌های پرنده‌شناسی را مطالعه کردیم و اثری از این پرنده در هیچکدام پیدا نکردیم.

اما زبان ایرانی‌ها تنها چالش ما نبود بلکه قسمت سخت ماجرا، تغییر ناگهانی رفتار آنهاست. مثلا خود حقیر بعد از این که با یکی از آنها بشدت دوست شدم و رابطه دوستانه و خوبی داشتیم در حالی که مشغول ردوبدل کردن پیام‌های دوستانه و صمیمانه بودیم، ناگهان با سطح بسیار بالایی از خشونت تهدید کرد که می‌خواهد جگر مرا به صورت خام بخورد که با این تهدید دلیت اکانت کرده و با پاسپورتی تقلبی به مدت ۳ هفته در پناهگاهی در گینه بیسائو مخفی و از ترس در خودم ترسیدم.

رفتار رونالدینیویی‌شان به اینجا ختم نمی‌شود. جوری به چپ نگاه کرده و به راست پاس می‌دهند که گاهی واقعا احساس می‌کنم دارند ما را دست می‌اندازند تا سرگرم شوند. مثلا در گروهی که بعد از چند ماه کار روانی توانسته بودیم ۸۰-۷۰ لیدر برای تحریم راهپیمایی تربیت کنیم و آنها را برای تبلیغ مویرگی این اندیشه در فضای مجازی پخش کنیم، یک دفعه آمدند عکس دسته‌جمعی با پرچم آتش گرفته آمریکا را منتشر کردند و آنجا بود که برای نخستین‌بار در جواب اعتراض من نام آن پرنده عجیب را آوردند.

همین وضعیت را در انتخابات و ترور قاسم سلیمانی تجربه کردیم که دیگر ادامه همکاری را برای‌مان بشدت امکان‌ناپذیر کرده است. 

در پایان برای کارگروه بعدی آرزوی موفقیت، صبر و آرامش اعصاب داریم و تنها تقاضای‌مان از آن مقام محترم این است که در صورت کشف ماهیت آن پرنده خاص توسط کارگروه جدید و دلیل احتمالی تشبیه کارگروه ما به آن پرنده، با وجود طبقه‌بندی اطلاعات، حتما ما را در جریان امر قرار دهید.

يك ديدگاه

  1. ن م ۱۳۹۸-۱۱-۲۷ در ۰:۰۸ ق٫ظ- پاسخ دادن

    میخواستم پنج امتیاز بدم ولی نگو از راست به چپ بوده
    برا همین یه امتیاز ثبت شد
    ولی حقش ۵ امتیاز و چه بسا بیشتره!

ثبت ديدگاه




عنوان