طنز روز
کشف یک ضرب المثل پارسی

حدادعادل را گویید که حقیر ضرب المثلی وزین و ثمین برای پربارتر کردن ادبیات پارسی کشفیده‌ام شاید صله دادند و شپش‌های همایونی منتهی الیه جیب حقیر را خوشحال فرمایند.
اما این مثل؛ «آدم بدبخت ته برج میمیره»!

اگر تعارفات معمول را کنار بگذاریم و به اقتضای خلقت تن دهیم، همه خواهیم رفت از این سرای خاکی به دیار باقی.
به محض رفتن، اگر بستری باشیم، باید چند صد هزارتومان هزینه در بیمارستان دولتی و چندین میلیون در بیمارستان خصوصی برای برگه ترخیص جسد مبارک کارت کشید. بعد نوبت به پزشک قانونی می‌رسد. آن جناب باید گواهی دهند جهت دفن. به محض ورود به آن مکان نامبارک نیز ۲۵۰ هزارتومان باید برای اینکه دکتر محترم لطف کنند و جواز اولیه‌ی زیر گِل رفتن را امضایی نمایند، پرداخت کرد. حال می‌رسد به ماشین حمل. آن هم باید ۳۰۰ چهارصد هزارتومان بدهی تا ببرند آرامستان اصلی و سردخانه. همانجا نیز باید جواز کفن و دفن بگیری که ۳۵۰ هزارتومان می‌شود.
این‌ها هزاین دولتی‌اش بود. برسیم به مراسم. به هر حال درست است که در زندگانی ارزشی چون سگ کنه زده داشته‌ایم و کسی ککش برایمان نگزیده اما چون پس از مرگ آبرویمان چند برابر شده، برای حفظش باید به نحو احسن به پر کردن شکم حضار محترم بپردازیم. دستمال کاغذی برای گریه و آب معدنی و لیوان و چای و قندش ۱ میلیون تومانی می‌شود. دادن ناهار برای شادی روح مرحوم نیز مستحب مؤکد است. پس باید یک میلیون و نیم پول برنج بدهی و سه میلیون پول مرغ و یک میلیون مخلفات چون پیاز و رب و ظرف یکبار مصرف و غیره. اگر هم که از بیرون بخواهید غذا بخرید که بروید بالا. مداح و قاری و باقی نیز بماند.
حال اگر جناب ملک الموت تصمیم بگیرد آخر ماه روح انسان از هفت دولت آزادی را که ۹۹ درصد حقوقش خرج زنده ماندن زیر یک سرپناه می‌شود و آن یک درصد هم بیمه، قبض نماید چه خواهد شد؟ مخارج بالا را جمع بزنید. نتیجه می‌شود کشف «آدم بدبخت ته برج میمیره»!

 

ثبت ديدگاه




عنوان