مراسم تاجگذاری
بزنید…برقصید

مراسم تاجگذاری

راه راه: تاج‌گُذاری مراسمی است که در آن رسماً اختیارات پادشاهی به یک فرد مشخص واگذار می‌شود. این واگذاری قدرت طی مراسم تاج‌گذاری، از طریق آیین‌هایی نمادین همچون بر سر گذاردن تاج یا نیم‌تاج انجام می‌پذیرد. در بسیاری از تاج‌گذاری‌ها نمایندگان مذاهب اصلی کشور و بلندپایگان کشوری و لشکری و هم‌چنین فرستادگان قدرت‌های خارجی نیز حضور دارند.
در قدیم رسم بر این بوده است که هرگاه نوجوانی به لحاظ بور بودن به درجه ای رسید که ریش هایش حنایی شد می توان طی یک مراسم ویژه و در حضور بزرگان قوم برایش جشنی بس باشکوه برپا کرد و از آن به بعد همه باید وی را استاد خطاب کنند.
روزی روزگاری فرزند ذکور یکی از سلاطین به نام “احمدشاه” به درجه استادی رسید.

پس خیابان ها را آذین بستند زنان هلهله سر دادند و رعایا در کوچه پارچه نوشته و ریسه کشیدند. بزرگ قوم وارد شد. و پشت سرش زنان و مردان غش و ضعف کردند و سرها به گریبان و یقه ها جر واجر از زیبایی چشمان و ابروان و لب ودهن! رفت و در راس مجلس نشست.

سالها بود ازین خاندان کسی به این عنوان نائل نشده بود و همه منتظر لحظه موعود نشستند. علما وبزرگان اقوام دیگر هم بودند. بالاخره زمانش فرارسید و جوان رشید و خوشکل از در وارد شد. هلهله ها بلندتر شد و دایره و تنبک نواخته شد. روز روزِ جشن بود. همه خوشحال بودند که ناگهان نوایی در مجلس پیچید…
“… علاوه بر اینکه اخوت اسلامى بین همه قشرها باید باشد، روحانیون یک تکلیف فوق اینها دارند. اگر یک روحانى پایش را کج بگذارد مى ‏گویند «روحانیین این طورند»، نمى ‏گویند فلان آدم… اگر یک روحانى خداى نخواسته، یک خطایى بکند… مى ‏گویند روحانیون این جورى ‏اند، مسئولیت، یک مسئولیت بزرگى است که یکى اگر پایش را غلط بگذارد این طور نیست که پاى خودش حساب بشود، پاى روحانیت اسلام حساب‏ مى ‏شود، شکست روحانیت اسلام است…”سکوت عجیبی بر محفل جشن حاکم شد. همه سرها به زمین بود که ناگاه کسی سکوت را شکست. آقایون! خانم ها! دوره این حرف ها گذشته. امروز روزه جشنه روز تاج گذاری چرا ساکت شدید؟ بزنید برقصید.عقبیا شله… و همه زدند و رقصیدند و خندیدند به ریش های بور و ابروان پهن…
و ما رعایا نشستیم و دیدیم چگونه احمدشاه تاج گذاری کرد و خندید به ریش های بلند و کوتاه ما و نیشخند زد به تمام زجرها و دغدغه ها…

ثبت ديدگاه




عنوان