در حاشیه تصویب CFT و FATF و ارسال پيامک تهديد
سایه مرگ در ساحل

ماهیت خطرناک fatf

خبرنگار: سلام آقای مهندس می خواستم اگر …
نماینده: برگرد!
خبرنگار: جان؟
نماینده: سریع برگرد، پاهاتو باز کن، دستاتم بذار رو ماشین!
خبرنگار: آقای مهندس! من خبرنگارم!
نماینده: حرف اضافی نباشه. کاری که گفتم رو بکن.
خبرنگار: آخه توی لابی مجلس ماشین کجا بود که من بخوام دستمو بذارم روش؟!
نماینده: معلومه حسابی اینجا رو زیر نظر داشتی که خبر داری توی لابی ماشین نیست! (رو به محافظش میکند) بگردش!
محافظ بازرسی دقیقی بر روی بدن خبرنگار انجام می دهد.
محافظ: (رو به نماینده) آقا پاکه!
نماینده: نکنه واقعا خبرنگاری؟!
خبرنگار: آقای مهندس بنده که عرض کردم خبرنگارم. می خواستم در مورد پیامک های تهدید به قتلی که براتون ارسال شده ازتون مصاحبه بگیرم.
نماینده: خب از اول می گفتی! برو تیتر بزن که من به پیروی از عقل سلیم به CFT و FTFFFAF عههه چیزه… FTTFA … نه …
محافظ: FATF!
نماینده: همینی که این گفت! من با پیروی از عقل سلیم بهش رای دادم. بنویس بعد از دادن رای مثبت، تا الان چند صد پیامک تهدید آمیز برام ارسال شده.
خبرنگار: چشم آقای مهندس! امکانش هست این پیامکها رو رسانه ای کنید؟
نماینده: بله حتما! (موبایلش را در می آورد) بیا اینو نیگا کن! نوشته “هشت روز و هفت شب خاطره انگیز را در سواحل آلمریای اسپانیا تجربه کنید. ده درصد تخفیف برای پنجاه تماس اول” گرفتی قضیه رو؟
خبرنگاری: قضیه تور گردشگری رو؟
نماینده: تور گردشگری؟! من نمیدونم به شما خبرنگارا پس چی یاد میدن؟! ساحل چی داره؟
خبرنگار: ماسه داره؟
نماینده: کم کم داری حوصله م رو سر میبری! میخوان پای من رو به آب باز کنن.
خبرنگار: که چی بشه؟
نماینده: که تو مایوم کیک زرد و سانتریفیوژ بندازن رادیواکتیویته خونم بره بالا، بعدش که افتادم مردم بگن غرق شد! یعنی واقعا این سناریوی نخ نما شده رو تشخیص ندادی؟
خبرنگار: والا چی بگم؟!
نماینده: حالا بیا این یکی رو نیگا کن چی فرستاده! “سلام ببخشید مزاهم شدم. من توی روستامون گوصفند چرونم. دیروز دنبال گوثفندا بودم که یه کوزه پر از صکه تلا پیدا کردم. شماره شما رو اصتخاره کردم خوب اومد. اگه خریداری نصف من نسف شما! تو رو به آقا رضا به کسی نگو!”
خبرنگار: اینا کلاهبرداریه همه ش آقای مهندس!
نماینده: کلاهبرداری چیه دیگه؟ میخوان با تکیه بر عنصر طمع ورزی و با سوء استفاده از باورهای مذهبی، بنده رو بکشونن توی روستاهای متروکه و بعد در سکوت خبری کلکم رو بکنن. اینم نفهمیدی؟
خبرنگار: عهههه….
نماینده: بیا این یکی رو نیگا کن که فاجعه س. نوشته “محصولات جدید رسید. تماس فقط آقایان” نگو نکته شو نگرفتی که عصبانی میشم!
خبرنگار: والا این جور مسائل خصوصی شما به بنده ربطی نداره.
نماینده: کجاش خصوصیه؟! داره علنا تهدید میکنه! نوشته تماس فقط آقایان. یعنی اگر مردی زنگ بزن! شما ببین چقدر وقیح شدن اینا که تو روز روشن نماینده و خادم ملت رو اینجوری تهدید میکنن.
خبرنگار: به نظرم خیلی مصاحبه خوبی بود. اگر اجازه بدید بنده مرخص شم. (به سرعت دور می شود)
نماینده: صبر کن کجا؟! هنوز تهدید به کندن تک تک موهام با اسلحه لیزری رو نخوندم برات!

يك ديدگاه

  1. هادی محمدی ۱۳۹۷-۰۸-۱۵ در ۰:۱۷ ق٫ظ- پاسخ دادن

    هر چی پایین تر می ریم مطلب قشنگ تر میشه
    آفرین

ثبت ديدگاه




عنوان