راه راه: تصور اغلب مردم از عارفِ بالله، فردی با قدرت‌های فرابشری در حد دکتر استرنج و یا حداقل دیوید کاپرفیلد و پیش گویی های عجیب و غریب، دست کم مثل نوستراداموس و دستور العمل‌های پیمایش یک شبه‌ی ره صد ساله، مثل دستورات کانال هوش مالی ماهان تیموری و یا اگر نشد در حد برایان تریسی است، که خب عقلا و نَقلا و قطعا غلط است دیگر.

البته منظور من این است که راه شناخت عارف حقیقی این ها نیست والا همان طور که معلوم است زور سوپرمن از بتمن بیشتر است، کرامات عارف حقیقی هم از تمام قدرت های مرتاض ها و سوپرهیرو های مارول و دی سی بیشتر است، نمونه اش هم داستانی که آیت الله شبیری زنجانی از مرتاض هندی و علامه طباطبایی نقل میکنند.

پس اگر روزی خواستید به دنبال عارف حقیقی بگردید لااقل گول دیوید کاپرفیلد را بخورید که حرفه‌ای این فن است نه منگل‌های عرفان حلقه که به امید قدرت ماورایی دستورات مستر را اجرا میکنند و کارت غیر رایگان استفاده از کمپ ترک اعتیاد نصیبشان می‌شود!

در همین راستا آورده‌اند که روزی مریدان شیخ ابوسعید ابوالخیر به او گفتند: «ای شیخ فلانی روی آب راه میرود» شیخ گفت: «وزغ نیز روی آب راه میرود» دوباره گفتند: «فلانی در هوا پرواز میکند» شیخ گفت: «مگس نیز در هوا پرواز میکند» مریدانش گفتند: «شخصی در چشم به هم زدنی از شهری به شهری میرود» شیخ گفت: «شیطان هم در چشم به هم زدنی از شهری به شهری میرود» آنگاه شیخ رو به مریدانش کرد و گفت: «مرد آنست که در میان همنوعانش بنشیند و بپاخیزد و داد وستد کند و بخورد و بخوابد ولی دل او یک لحظه از یاد خدا غافل نشود»