انواع دوره های قصه گویی سینما
مکاشفه در آسانسور

راه راه: “سیر تطورات قصه‌گویی در سینما را می‌توان یکی از بالا و پایین‌دار‌ترین سیرها در تاریخ سینما دانست.” این را متصدی یک آسانسور در هالیوود زمانی که داشت کریستوفر نولان را در آسانسور از طبقه هشتم به پارکینگ می‌برد بیان کرد. نولان‌ این حرف را جدی نگرفت چون هنوز ذهنش درگیر جلسه تصویب بودجه فیلم جدیدش در بنیاد سینمایی فارابی هالیوود (BCF) بود که همین چند دقیقه پیش تمام شده بود.

آرتور یوهانسن (۱۹۶۴)، پژوهشگر هلندی در کتابش با نقل این خاطره از نولان در صحت آن تردید می‌کند و با آوردن اسناد کارگزینی بنیاد فارابی هالیوود بین سال‌های ۱۹۶۸ تا ۲۰۱۵ نشان می‌دهد که در این بنیاد هیچ وقت هیچ فردی بعنوان متصدی آسانسور اصلاً استخدام نبوده و بیمه برایش رد نشده است(story in elevator, page 45)
یوهانسن البته در دیگر کتابش اصل جمله‌ای که نولان از متصدی خیالی نقل می‌کند را جمله‌ای درست می‌داند و معتقد است این جمله حاصل مکاشفه نولان در حال و هوای ناشی از رد شدن فیلمنامه‌اش در بنیاد سینمایی فارابی است.

بعدها خانم ماریا رحیم، محقق دو رگه ایرلندی-کویتی با استناد به همین امر سعی کرد دوره‌های قصه‌گویی در سینما را تبیین کند. او در یک تقسیم‌بندی کلی و ساده سه دوره برای این امر در نظر می‌گیرد. بعدها ثابت شد که رحیم برای ارایه این تقسیم بندی ساده که حفظ کردنش کار خیلی ساده‌ای است، از انجمن صنفی دانشجویان رشته سینما رشوه دریافت کرده است وگرنه حداقل باید پنج تقسیم‌بندی را در نظر می‌گرفت (times, 23 july 1999,safhe havades new york)

علی‌ای‌حال رحیم معتقد بود که اولین دوره، ”دوران تک قصه‌ای” نام دارد و در آن فیلمساز یک قصه را مثل بچه آدم روایت می‌کند و تمام. ”دلیجان” (جان فورد ۱۹۳۹) یکی از شاخص‌ترین فیلم‌های این دوره است. دوره بعد ”دوران گور بابای قصه” نام دارد که در آن فیلمسازها از داشتن کوچک‌ترین قصه و داستانی در فیلم‌هایشان پرهیز می‌کردند. این دوران به دوران ضد قصه نیز معروف است. ”اسب تورین” (بلا تار و اگنس هرانیتسکی ۲۰۱۱) یکی از معروف‌ترین فیلم‌های این دوره است.

البته رحیم معتقد است بهترین فیلم‌های این دوره را می‌توان در سینمای ایران پیدا کرد و از فیلم ”بهمن”(مرتضی فرشباف ۱۳۹۳) بعنوان یکی از شاهکارهای این دوره نام می‌برد. (بهمن به جهت استفاده بیش از حد از صدای باد در تولید، توانست جایزه باد طلایی را از جشنواره راهکارهای عملی رفع آلودگی هوای ناپل ایتالیا کسب کند). در جشنواره ۳۵ می‌توان از فیلم ”سوفی و دیوانه” ساخته مهدی کرم‌پور نیز در این سبک نام برد که اگرچه ممکن است در جشنواره سیمرغی نبرد اما می‌تواند در جشنواره نمایش‌های رادیویی امیدوار به کسب مقام باشد.

اما دوره سوم ”دوران چند قصه” نام دارد. در این دوره فیلمساز تا جایی که امکان دارد قصه درون فیلمش می‌چپاند. در جشنواره سی و پنجم می‌توان فیلم ”آباجان” ساخته هاتف علیمردانی را یکی از نمونه‌های شاخص این دوره دانست. فیلمساز در این فیلم تا جایی که وقت اجازه می‌دهد داستان تعریف می‌کند و جالب آنکه خود را متعهد نمی‌بیند داستان‌ها را به پایان برساند چرا که خود قصه موضوعیت دارد نه چگونگی بیانش.

يك ديدگاه

  1. hosein ۱۳۹۵-۱۱-۱۴ در ۵:۲۳ ب٫ظ- پاسخ دادن

    خیلی هم عالی

ثبت ديدگاه




عنوان