نتیجه اجرای قانون کاپیتلاسیون در یک دادگاه زمان شاه
کی جرئت کرده به این سگ بگه چخه؟!

راه راه: قاضی: دادگاه رسمی است… متهم قیام کند… منشی اتهامات متهم را بخواند.
منشی: علی رمضانخوانی، فرزند قربان. سن ۵۳ سال. شاغل در کوره آجرپزی، متهم است که در شامگاه ۲۳ مرداد با رفتاری خصمانه به ژیلو –سگ سرهنگ جان مستارنو- گفته است چخه! دایره حقوقی سفارت ایالات متحده در ایران با ارئه دادخواستی ۳۴۲ صفحه ای که نظرات پزشکی قانونی و دامپزشکی نیز به آن پیوست شده است، چخه گفتن متهم را موجب ایجاد رفتارهای هیستریک در ژیلو دانسته است. همچنین متهم با تکان دادن شدید پای خود موجب لق شدن دو دندان از دندانهای ژیلو شده است. این دو دندان در عکس رادیولوژی مشخص شده و در پرونده موجود است. به همین دلیل شاکی خواهان اشد مجازات برای متهم شده است.

قاضی: متهم! آیا این اتهام را قبول دارید؟
متهم: چی؟

قاضی: اتهامتان را قبول دارید؟
متهم: کدوم رو؟

قاضی: اینکه به ژیلو گفتید چخه؟
متهم: آره… گفتم…

قاضی: چه دفاعی از خود دارید؟
متهم: دفاع از چی؟

قاضی: دیوانهای مردک؟
وکیل شاکی: اعتراض دارم! متهم با انجام چنین رفتارهایی قصد دارد تا خود را روانی جلوه دهد تا از مجازات فرار کند!
متهم: روانی باباته مردتیکه اجنبی…

قاضی: اعتراض وارده! متهم مراقب رفتار خود باشه… اگر دفاعی درباره چخه گفتن به اون سگ داری بگو…
متهم: والا ما نسل اندر نسل به سگ جماعت گفتیم چخه! کسی هم نیومد بگه چرا میگی چخه…

قاضی: گذشته ها گذشته… الان قضیه فرق کرده.
متهم: چه فرقی؟ سگها آدم شدن؟

قاضی: نخیر… کاپیتلاسیون تصویب شده… اصلا بگو ببینم چرا بهش گفتی چخه؟
متهم: خب سگه… گاز میگیره… چی کار میکردم؟ میذاشتم گاز بگیره گوشتم رو بخوره؟!

قاضی: از کجا مطمئنی که میخواست گاز بگیره؟
متهم: میخواست گاز بگیره چیه بابا… گاز گرفته بود… پام توی دهنش بود!

قاضی: خب شاید اگر صبر میکردی ول میکرد! الان خوب شد که افسردگی گرفته و دندوناش هم لق شده؟!
متهم: عجب گیری کردیم ها… سگ اون آقا پای من رو جر داده شما من رو دارید محاکمه میکنید؟ چرا یقه سگه رو نمی گیرید؟

وکیل شاکی: اعتراض دارم. اقامه دعوی علیه سگ شاکی در صلاحیت نظام قضایی ایران و این دادگاه نیست!
قاضی: اعتراض متاسفانه وارده!
وکیل شاکی: من از قاضی دادگاه میخوام که اجازه نده متهم مسیر دادگاه رو با فرافکنی منحرف کنه…

قاضی: بله… متهم! شما فقط از خودتون دفاع کنید!
متهم: آخه چه دفاعی بکنم… یه سگ پام رو گاز گرفته بوده، گفتم چخه و پام رو کشیدم بیرون… چی کار باید میکردم؟

قاضی: چرا به صاحب سگ که در آن مکان حاضر بوده اطلاع ندادید که سگش پای شما رو گاز گرفته؟
متهم: اطلاع ندادم؟ جیغ زدم… داد زدم… هی مستر مستر میکردم…

قاضی: واکنش ایشان چه بود؟
متهم: هیچی… چرخیده بود و میخندید… اگر دستم بهش برسه!

وکیل شاکی: اعتراض دارم! متهم در کمال وقاحت موکل من رو داره تهدید میکنه. چنین کاری بر اساس مصوبات مجلس خود شما جرم بزرگی محسوب میشه!

قاضی: اعتراض وارده…
وکیل شاکی: من از دادگاه میخوام که سریعتر به جنایت این مرد ایرانی در قبال این سگ آمریکایی رسیدگی کنه و نذاره اون با انحراف مسیر دادگاه به روابط فی مابین دولتین ایران و آمریکا آسیب بزنه.

قاضی: بله… حتما… متهم اگر آخرین دفاعی داره انجام بده…
متهم: نمیدونم چی بگم والا…

قاضی: با توجه به ادله کافی، اظهارات شاهدان عینی، نظرات کارشناسی پزشکی قانونی و دامپزشکی و اعتراقات صریح متهم، دادگاه متهم علی رمضانخوانی را مجرم دانسته و او را به ۵ سال زندان و ۱۰ سال تبعید محکوم میکند. شایان ذکر است که اگر در دوران تبعید یک سگ آمریکایی از متهم شکایت کند، باقی مانده دوران تبعید به زندان تبدیل خواهد شد. حکم قطعی و از هم اکنون لازم الاجراست!

ثبت ديدگاه




عنوان