هدیه محمود به آنجلینا
۹:۵۰ ق٫ظ ۲۱-۰۷-۱۳۹۹
بسته پیشنهادی برای یونیسف
دو پرده از دوران پسا آمریکایی
به فنا رفته
۶:۱۱ ب٫ظ ۱۹-۰۳-۱۳۹۹
استاندار: (در حال ذکر گفتن است. دستش را بالا می‌گیرد تا به کارمند بفهماند که باید منتظر بماند) الغوث الغوث خلصنا من النار یا رب! ... چیکار داری؟
کارمند: قربان مردم تجمع کردن جلوی استانداری دارن شعار میدن
استاندار: یا اکرم الاکرمین! ... چی شده مگه؟
کارمند: قربان مردم تجمع کردن جلوی استانداری دارن شعار میدن
استاندار: یا اکرم الاکرمین! ... چی شده مگه؟
تصاویری ناب از موزه سینمایی برادران وارنر
عشقولانه سینمایی
۱۲:۴۱ ب٫ظ ۰۷-۱۰-۱۳۹۷
یکی از بازدیدکننده‌ها در حالی که غرق در سلفی گرفتن بود دستش به سیفون خورد و با فریاد هشدار راهنمای تور به خودش آمد. راهنمای تور گفت که آن سیفون همان سیفونی است که اسلحه «آل پاچینو» در «پدر خوانده۱» پشت آن جاساز شده بود. اولالا! واقعا چیه این موزه سینما؟! تمام تنم داشت میلرزید. دوست داشتم سرم را تا صبح روی سیفون بر روی جای دست آل پاچینو بگذارم و فارغ از دغدغه‌های سینمای نفتی و انحصاری داخلی، در خلسه‌ای عمیق فرو بروم و به دوران تازه پیش رو فکر کنم.
ماجرایی کمتر خوانده شده از سعدی
تناول عنبرنسارا در گمرک
۶:۰۷ ب٫ظ ۰۵-۱۰-۱۳۹۷
بندراز حاکم را گفت: بدو گفتم مردک! عنبرنسارا میخوری که کار مرا راه نمی‌اندازی؟
یکی از درباریان بندراز را گفت: دمت گرم! آبروی سلطنت را حفظ کردی! حتما آن فرد گستاخ حسابی ادب شد؟
بندراز درباری را گفت: نه بابا دلت خوش است!
یکی از درباریان بندراز را گفت: دمت گرم! آبروی سلطنت را حفظ کردی! حتما آن فرد گستاخ حسابی ادب شد؟
بندراز درباری را گفت: نه بابا دلت خوش است!
در حاشیه تصویب CFT و FATF و ارسال پيامک تهديد
سایه مرگ در ساحل
۱۰:۲۵ ق٫ظ ۰۴-۰۸-۱۳۹۷
سلام ببخشید مزاهم شدم. من توی روستامون گوصفند چرونم. دیروز دنبال گوثفندا بودم که یه کوزه پر از صکه تلا پیدا کردم. شماره شما رو اصتخاره کردم خوب اومد. اگه خریداری نصف من نسف شما! تو رو به آقا رضا به کسی نگو!
کلیه حقوق سایت راه راه متعلق به دفتر مطالعات جبهه فرهنگی می‌باشد.