ادای ورزش

 صبح تا شب مثل چی در خانه ورزش می‌کنم      
می‌کشم گیسوی خود را شانه، ورزش می‌کنم
مرغ عشقی دارم و با شور بسیار و شعف
 تا که می‌ریزم برایش دانه ورزش می‌کنم
 پا به پای استادم ایستادم در کلاس 
همچنان یک عالم فرزانه ورزش می‌کنم
 بر لب دریا، غروبی، دست در دستان یار
 قبل و بعد صرف هر عصرانه ورزش می‌کنم
حین بحث خواستگاری یا طلاق و کفن و دفن
بنده حتی با زری پرچانه ورزش می‌کنم
 یا که در آش جو‌ام بلغور خوب و تازه را 
ریختم وقتی دو تا پیمانه ورزش می‌کنم
 همسری جان با صدایی آشنا فریاد زد
من ولی ریلکس، چون بیگانه ورزش می‌کنم
گفت خانم پس چه شد چای و غذای کوفتی
گفتمش کوری مگر دیوانه، ورزش می‌کنم
 شست من مشغول لایک و قر فراوان در کمر
 در اینستای خودم شاهانه ورزش می‌کنم
خسته‌ام می‌چسبد الان چای با نان‌خامه‌ای
 از همین فردا قسم مردانه ورزش می‌کنم

ثبت ديدگاه