پا توی کفش «دو کلمه حرف حساب» گلآقا
عبرت و عبرتپذیر
۸:۴۹ ب٫ظ ۰۳-۰۵-۱۴۰۳
امروز در میانه آبدارخانه، شاغلامِ دائمالذکر، ناگهان چنان زیر خنده زد که چرتمان ناقص شد.
ما که «گلآقا» باشیم، از تعجب انگشت حیرتمان کمی به سمت دهان متمایل شد که چه شده که این شاغلامِ «هر آینه در معرض کز شدن سیبیل» را که در زندگی چشمش به یاری دیگران است در این وانفسای غش و ضعفهای مالی، برای آنان که وسط هیئات افتند و دانی! را به خنده واداشته؟ اما ما چون گلآقا میباشیم و زیاد سرد و گرم روزگار را چشیدهایم، انگشت حیرتمان را از دهان دور کردیم تا از وی علت را جویا شویم:
میگویم: چه شده شاغلام؟
می گوید: در جراید آمده که «سرویس اطلاعات خارجی روسیه با تکیه بر اسناد طبقهبندیشده فاش کرد که جستوجو برای جایگزین کردن رئیسجمهور کنونی اوکراین با فرد دیگری آغاز شده است.»
میگویم: این که کسی برای خوش رقصی، نیمی از کشورش را به باد بدهد و بعد که تاریخ انقضایش به اتمام رسید کنار برود که انقدر خنده ندارد.
میگوید: صحیح میگویی فدای سیبیلت! اما در جریده دیگری آمده که: «ناتو و اردن در بیانیهای مشترک اعلام کردند که این ائتلاف نظامی غربی با تاکید بر چشمانداز امنیتی در حال تحول منطقهای و جهانی، با برنامهای عملی برای رویکردی قویتر، راهبردیتر و نتیجهگراتر در اردن یک دفتر نمایندگی تاسیس میکند.» انصافاً این عبرتپذیری خندهدار است!
میگویم: غلام جان! اگر دریای غربزدگی ساحل داشت بعد از نتایج پلمببارِ مذاکرات سعدآباد دیگر کسی در ایران حرف از «گفتوگو با ابرقدرتها» نمیزد!
فقط نمیدانیم چرا بعدِ این حرفمان شاغلام انقدر پَکَر شده!
گلآقا
ثبت ديدگاه