شب یلدا در نگاه شاعران
یک دقیقه بیشتر به احترام زکریای رازی

 مهمترین قاعده‌ی شب یلدا، تفال به دیوان خواجه حافظ شیرازی است. این مهم نیز چند شرط اساسی دارد؛ اولا شعر باید حتما منتصب به خود حضرت حافظ باشد، نه شاعران امروزی. زیرا اقلاً در مراجعه به دیوان حافظ، اندک امیدی برای برگشتن یوسف زمان به شهر خودش وجود دارد؛ چون همان‌طور که می‌دانید، از دیگر رسومات یلدا امید بخشی است. دوما این تفأل باید دقیقا در شب صورت بگیرد؛ دیده شده برخی جوانان به جهت جلوگیری از کنجکاوی دیگران، حوالی ظهر فال می‌گیرند و ناگفته پیداست نتیجه‌ی مطلوبی عایدشان نمی‌شود. نهایتا «مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش» دستشان را می‌گیرد. سوما، اگر فرد فال خودش را استوری نکند، میزان اعتبارسنجی پیش‌بینی حافظ تا حدود هشتاد درصد کاهش می‌یابد. در ادامه این نوشته، پاسداشت این سنت نیکو را در کلام شاعران معاصر بررسی می‌کنیم.

 

فال حافظ که بگیرند همه می‌فهمند

کار عاشق فقط ای کاش به یلدا نرسد

در شعر بالا، نکته‌ی مهمی به عاشق گوشزد می‌شود آن هم اینکه «اگر می‌خواهی رسوای خاص و عام نباشی از امتیاز این مرحله بگذر، که همه می‌فهمند.» عاشق هم که همواره کور و کر و بدبخت و ذلیل است، و همیشه خدا هم رسوا می‌شود. از این نظر شب یلدا را به شب رسوایی نیز تعبیر کرده‌اند.

 

هرشب عمرم به یادت اشک میریزم ولی

بعد حافظ خوانی شب های یلدا بیشتر!

شاهد از دیار غیب شعرش را رساند؛ این بیت احتمالا از زبان حال همان عاشق بینوایی است که توصیه‌های ایمنی را جدی نگرفته و جلوی خلق الله دیوان را گشوده. حضرت حافظ هم نامردی نکرده و گفته «در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند» و فامیل و آشنا هم ضمن ابراز تاسف از انحطاط جوان ناکام، هرکدام به نوعی تنبیه خود را با چاشنی خنده و شوخی شب یلدا نثار وی کردند. بطوریکه مادر و مادربزرگ و خاله جان «چشمت رو در میارم ها» گفته و پدر و برادر بزرگتر، نفری یک سبیل آتشین حواله کردند. از حال عاشق بیچاره هم دگر ایشان دانند.

 

با خود از بهر تسلی شب یلدای فراق

هرچه گفتم از زبان تو، غلط بود غلط

از دیگر قواعد دلنشین شب یلدا، هم صحبتی با دوستان و آشنایان و یاران است؛ به‌طوری‌که کسی که هنوز یاری ندارد، این شب آنقدر برایش کش می‌آید تا بالاخره سر از پی‌وی کراش ‌اش در می‌آورد و ان‌شالله مبارک بادا.

در بیت بالا مشاهده می‌شود عاشق نگون بخت آنچنان در فانتزی صحبت یار غرق شده و تازه حرف های دختر مردم را اشتباه توهم زده، که زکریای رازی شخصا مراتب ارادتش به ساقی محله‌شان را ابراز کرده است.

 

شب یلدا، انار و هندوانه

غذا سبزی پلو، ماهی بهانه

لحاف و منقل و آتش به خانه

نشسته دور هم، همسوی یلدا

بخش جذاب رسومات شب یلدا مانند هر مراسم دیگری، قسمت خوراکی ها و دورهمی هاست. این بیت به نوعی مقابله‌ی خود را با تهاجم فرهنگی دشمن دون نشان میدهد و دهن کجی خود را به کدو حلوایی های هالویین نشان می‌دهد و نیز اشاره می‌کند که باسلوق و انار دانه‌شده به دست یار را بچسبید که زیر کرسی و در کنار معاشرت با دوستان مزه دارد. البته در خوردن سبزی‌پلو و ماهی در شب یبدا یا شب عید نوروز هنوز محل اختلاف صاحبان نظر است.

 

در نهایت نیز همه شاعران متفق القول، ضمن حرکات موزون ریز اضافه می‌کنند:

«آخ تو شب یلدای منی…»

ثبت ديدگاه