بنیامین نتانیاهو موقع خواب به چه فکر میکند!
تا پوشک هست چرا دستشویی بریم؟
۱:۳۰ ب٫ظ ۰۲-۰۲-۱۴۰۳
تراوشات ذهن مسموم نتانیاهو موقع خواب:
خب بالاخره ایران حمله کرد، برم یکم راحت بخوابم. ولش کن آخرش میگم گنبد آهنین همه رو رهگیری کرد. راستی چرا گنبد آهنین، نه گنبده، نه آهن؟
چرا گنبد آهنین داریم؛ ولی گنبد پلاستیکی نداریم؟
چرا به ما میگن صهیونیست؛ ولی به فلسطینیا نمیگن غزهایست؟
چطوری آمریکا هم از من حمایت میکنه هم نمیکنه؟
چقدر من بدبختم که کارم گیر بایدنه؟
اگه بایدن یادش بره اسرائیل کلا هست چیکار کنم؟
نکنه اشتباهی راه رو اشتباه بره، به ایران کمک کنه!
اگه ما محکوم به نابودی هستیم، چرا دیگه حکومت داریم؟
چرا تا موشک میاد پوشکا پر میشه؟
چرا سربازای ما پوشک دارن؛ ولی دستشویی هم میرن؟
اگه میخوایم هی بریم تو پناهگاه، چرا بیرون میایم. همونجا وایستیم خب؟
چرا موساد داریم؛ ولی ریشساد نداریم؟
چرا موشه دایان داریم؛ ولی گربهدایان نداریم؟
چرا دریای سرخ هیچ وقت سرخ نیست؟
چرا هیچوقت تو مدیترانه، مدی ترانه نمیخونه؟
چرا اردن هیچ وقت اُرد نمیده؟
چرا پایگاه نوآتیم داریم؛ ولی کهنهآتیم نداریم؟
چرا تهدید داریم؛ ولی اول دید نداریم؟
چرا ایران عین خیالش نیست؟
چرا من رو استرس میدین؟ الان اگه من حمله کردم، حمله نمیکنم از استرس بمیرید، میدونم استرس نمیگیرد؛ ولی یکم دلم خنک میشه!
وای دیگه دارم دیوانه میشم، نکنه ایران دوباره بزنه؟ بهتره بلند شم برم پناهگاه، آخر نشد یکم بخوابیم کوفتمون شد.
ثبت ديدگاه