در آخرین جلسه محرمانه مسئولین آمریکا و رفقا چه گذشت
جلسه محرمانه به سبک آمریکایی
۱۱:۴۱ ب٫ظ ۲۲-۰۸-۱۳۹۷
راه راه : بدنبال خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای جدید و جدیدتر از سوی دولت آمریکا با هدف سقوط رژیم جمهوری اسلامی ایران، تنی چند از مسئولین و صاحبنظران آمریکایی به همراه رفقا و سایر وابستگان، دور هم جمع شدند تا تصمیمات تازهای در اینباره اتخاذ کنند.
در ادامه به مشروح این جلسه میپردازیم.
قبل از آغاز ممکن است برای شما این سوال پیش بیاید که ما چطور توانستیم به محتوای چنین جلسه مهمی دست پیدا کنیم. در پاسخ باید گفت این که چیزی نیست ما حتی از این هم میتوانیم به آنها نزدیکتر بشویم.
افراد حاضر دور یک میز بیضی شکل نشستهاند و صدایی جز صدای نفس کشیدن از کسی بیرون نمیآید.
در خیابان مشرف به اتاق جلسه، نور زرد و ضعیف تیر چراغ برق، توسط باد سرد پاییزی اینور و آنور میرود و صدای فریادهای نامفهومی از جنگل به گوش میرسد.
در اتاق جلسات اما کسی جرات شروع کردن جلسه را ندارد… .
همه جمعاند.
از ترامپ و بنسلمان و اوباما و خانواده بوش، تا مریم رجوی و خانم سلبریتی و جان کری و حتی نتانیاهو.
بالاخره بن سلمان که شدیدا مشغول فکر کردن بود، اسم خبرنگاری را به محافظش میگوید و با رضایت صندلیاش را به ترامپ که به او بیتفاوت است نزدیک میکند و بلند میگوید: سلام علیکم و رحمه الله یا انصار خادم الحرمین…
ترامپ که انگار رشته افکارش پاره شده با عصبانیت میگوید: کی گفت تو زر بزنی بچه؟
بن سلمان سرخورده میگوید: معذرت یا شیخ! معذرت! اکسکیوزمی…
ترامپ از بن سلمان فاصله میگیرد و میگوید: شپشوی چندش! چون بیاجازه حرف زدی ۱۰۰میلیون دیگه باید بدی
بن سلمان: سمعا و طاعتا سیدی
بوش پدر: کافیه! لطفا بیایید در اینباره صحبت کنیم که چه کارهای دیگهای میتونیم برای تغییر رژیم ایران انجام بدیم که هنوز انجام ندادیم
اوباما: به نظرم کلا دور جنگ مستقیم رو خط بکشیم بهتره نه؟
بوش پسر پوزخندی میزند و میگوید: آره بیایید از راههای غیرمستقیم استفاده کنیم مثلا پهبادهای عمو اوباما رو بفرستیم بالا سرشون
بوش دختر بلافاصله میگوید: عمو اوباما آرکیو۱۷۰صورتی هم دارید؟
مریم رجوی به میکرفوناش تقهای میزند با جلب توجه میگوید: اهم اهم امتحان میکنیم الو یک دو سه
ایوانیکا ترامپ: ایششششش باز این پیرزنه ایکبیری اومد
مریم رجوی: واه واه چشمم روشن! دختره دماغ عملی اون موقعی که تو به منهتن میگفتی لحافتشک من داشتم تو ایران عملیات تروریستی انجام میدادم
جان بولتن: دعوا نکنید راست میگه، گزینه نظامی و عملیات انتحاری و این مسخره بازیا واسه ایران جواب نمیده.
جان کری با خنده میگوید: ناموسا بذارید بریم دوباره مذاکره کنیم بخندیم.
بوش پدر: هه! فکر میکنی اونا باز میان پای میز مذاکره؟
جان کری: همین دیگه! نشناختی دولتشونو این حرفو میزنی! اونا یه عراقچی دارن هنوز از اونموقع تاحالا سر میز نشسته بهش میگن آمریکا از برجام خارج شد جیغ میزنه میره زیر میز
بن سلمان با ترس میگوید: ماذا؟ خاشقچی؟
جان کری: نه عزیزم عراقچی تکرار کن ع راق چی…
روح جمال خاشقچی: هوووو هووو هووووو
بن سلمان: ووویییی ماذا هذا هوووو؟
ترامپ: ۱۰۰تا دیگه میگیرم بدم دعانویس روح خاشقچی رو ازت دور نگه داره
اردوغان وسط میپرد و میگوید: بعد از بررسی صحنه قتل به این نتیجه رسیدیم که باید ۱۰۰ تا هم ما بگیریم
نتانیاهو: تبریک میگم شما به نقطه امن اول رسیدید! براش برنامهای هم دارید؟
بن سلمان ادای گاو در میآورد و میگوید: ماغ… ماااااغ…
مریم رجوی ناگهان با خانم سلبریتی چش تو چش میشود: عه! سلام خانوم سلبریتی! شما اینجا چیکار میکنی؟ باز اومدی بچه به دنیا بیاری؟
سلبریتی: نه بابا، حب الترامپ یجمعنا
ترامپ رو به خانم سلبریتی میگوید: خواهرم شما شمارهات همون قبلیه؟
ایوانیکا ترامپ: بابایی مامان پیام داده میگه چی شد؟ راههای ضعیف کردن ایران رو پیدا کردید؟ چی بگم بهش؟
ترامپ: آهان حله؛ ببینید نقشه اینه که من میخوام با تحریمهای جدید ایران رو فلج کنم. میخوام پدرشون رو در بیارم
اوباما: اینو که ۴۰ ساله داریم انجام میدیم! الان یعنی دقیقا میخوایی چیکار کنی؟
ترامپ: میخوام کلی آدم و شرکت دیگه مخصوصا یک شرکت صادرکننده گیاهان دارویی و شیرینبیان رو هم تو لیست تحریمها قرار بدم!
بن سلمان بصورت عربی میزند زیر خنده: الخخخ الخخ الخخخخخخ
وااای عالیییییی بود :))) جدا از ته دلم خندیدم
چطو انقد خوب مینویسید 🙂
خیلی خوب بود با خانواده کلی خندیدیم مخصوصا به خاشقچی
وای که چقدر خندیدم
خاشقچی و سلبریتی عالی عالی عالی عالی