مرد، آزادی، لمدادن
راهکارهای نوین رهایی از دست زنها در ایام پیش از عید
۱۰:۰۱ ق٫ظ ۲۸-۱۲-۱۴۰۳
با توجه به درخواستهای مکرر مردان عزیز سرزمینم در زمینه گیر افتادن در مخمصه بد و غیرقابل رهایی خانه تکانی و خرید شب عید، راهکارهایی جهت آزادی مردان این سرزمین به صورت کلی را با شعار #مرد_آزادی_لمدادن تهیه و به دست ایشان رساندهام. باشد که مردان سرزمینم با همان پیژامه مخصوصشان در راه رهایی هر چه تمامتر لم بدهند و به همه این کارها نیشخند بزنند.
۱. تا میتوانید کار را به تاخیر بیندازید: اگر تا الان بابت این که اگر تمیز کنیم دوباره قبل از عید کثیف میشود، تا شروع ماه رمضان کشش دادهاید نشان دهنده این است که مردی پر از هوش و ذکاوت هستید. همینطور همین رویه را ادامه دهید تا نزدیکیهای عید بشود دیگر خسته میشوند و احتمالأ خانه تکانی از سرشان میافتد. این راهکار جهت خرید دم عید صدق نمیکند چون خانمها تحت هر شرایطی به خرید میروند حتی اگر دو پایشان قطع شود با دو دست خود را به فروشگاه میرسانند پس زور الکی نزنید.
۲. بیماری لایشفی بگیرید: یکی از راهکارهایی که شما را از هر دو مخمصه میرهاند و آزاد میکند این راهکار است. باید بروید و کمی تحقیق کنید. یکی دو تا از بیماریهای مزمن، خفن و دهن پرکن که تا الان کسی اسمش را نشنیده است شناسایی و پیدا کنید که حداقل ۱۵ روز طول درمان داشته باشد و اسم انگلیسیاش را به همسرتان بگویید، من که چشمم آب نمیخورد ولی شاید دلشان به رحم آید و بیخیال این قضایا شوند. ابزار لازم این راهکار پیاز است که کمی زیر بینی خود بگیرید جوری اشکتان را در میآورد که انگار کرونا گرفتهاید به قول معروف هر چه میتوانید پیاز داغش را زیاد تا کارتان بهتر پیش رود و رها شوید.
۳. کارتتان را به صورت عمدی گم کنید: تا میتوانید کارت به زنتان ندهید که سلامت موجودی شما را به سمت نابودی برده و اگر کارت را بعد از آن به سطل زباله هم بیندازید سنگینتر هستید تا اینکه در جیب بگذارید. جوری باید تنظیم کنید که تاریخ انقضای کارتتان اسفند ماه تمام شود و بگویید انقضای کارت تمام شده است و الان بانکها آخر سال است خوب کار نمیکنند. شاید فکر کنید او متوجه میشود که میخواهید گولش بزنید اما واقعا متوجه میشود پس بهتر است کارت را گم و گور کنید.
۴. مظلوم نمایی کنید: تا میتوانید عجز و ناله و ابراز خستگی کنید و هی بگویید آخر سال تمام کارها سرم ریخته است ای وای ای آخ و از این حرفها، در ضمن دستی به کمر بگیرید و کمی هم کج راه بروید. اگر هم توانستید کمی هم لنگ بزنید که نور علی نور است، بگویید: «فک کنم دیسکم عود کرده زده به پام» و خلاصه از این حرفها بزنید. تا میتوانید خود را مظلوم کنید تا سنگ در مقابلتان آب شود، اگر هم کمی همسرتان پوستش کلفت بود و گوشش بدهکار نبود این جمله طلایی را بگویید که خیلی کارساز است: «ایشالا تو چهارشنبه وقتی دارم از رو آتیش میپرم بیفتم رو آتیش تو از دستم راحت بشی» این را بگویید و کمی گریه کنید و پیاز داغ اضافه بکار ببرید بالکل قضیه خانه تکانی و خرید منتفی است.
۵. نگذارید مکرتان فاش شود: خدا نیاورد روزی را که این کارهایی که کردهاید راستش را همسرتان بفهمد. در این صورت لاله گوشتان را پس از ورز دادن در تنور نان لواشی درست کند که نگو و نپرس. تا دیدید که دارد شک میکند راهکار را عوض کنید و از یک راهکار به راهکار دیگر بپرید و از اصل غافلگیری استفاده کنید قبل از اینکه همسرتان شما را غافل گیر کند.
به نظرم این راهکارها باید در تمام سطوح جامعه نشر پیدا کرده و تبیین شود. چند دقیقه وقت بدهید شیشه پنجرهها را پاک کنم و پردهها را نصب کنم بقیه راهکارها را برایتان میگویم.
ثبت ديدگاه