تاثیرات فضای مجازی بر داستانها (۲)
روباه و زاغ
۱۰:۰۲ ق٫ظ ۲۹-۰۸-۱۴۰۴
قسمت قبل
بر روی درخت نشسته و با چشمان قلبی به پنیر نگاه میکرد و میگفت: «قربونش بشم منه، فداش بشم منه، پنیر خودمهههه»
متن:
روزی روزگاری، روباهی از جنگلی میگذشت که ناگهان صدای زاغی را شنید، که قربان صدقه پنیرش میرفت.
زاغ قطعهای پنیر پیدا کرده بود که با نرخ تورم ارزشش از «بیتکوین» هم بیشتر بود و با آن میتوانست دوتا پیج بخرد. بر روی درخت نشسته و با چشمان قلبی به پنیر نگاه میکرد و میگفت: «قربونش بشم منه، فداش بشم منه، پنیر خودمهههه»
روباه که از بوی پنیر شکمش صدای آهنگهای رپ را میداد به فکر حیله افتاد تا پنیر را از چنگ زاغ درآورد.
روباه که به فضای مجازی بسیار وارد شده بود (کی؟ دورههای آموزشی کدو قلقلهزن، کجا؟ دورههای آموزشی کدو قلقلهزن، چی؟دورههای آموزشی کدو قلقلهزن)، پس تصمیم گرفت به جای استفاده از حیلههای منسوخ شده این بار از متدهای دیجیتال مارکتینگ استفاده کند. پس به زاغ گفت: «خُبه خُبه! زاغ و پنیر خوب با هم خلوت کردید. زاغی بیا یه معامله برد-برد کنیم. من میتونم با چربزبونی مثل قدیم ندیما پنیرت رو بگیرم… ولی چرا به جای یه پنیر کوچولو، ترند اینستاگرام نشیم؟ ما چیمون از اینفلوئنسرهای رقاصه که با رقص شوهرهاشون از پیجشون پول در میارن کمتره؟» خلاصه آنقدر چرب زبانی کرد که زاغ نیز وسوسه شد.
روباه برای شروع پروژه خود یک ریلز کوتاه از زاغ که پنیر را در منقارش گرفته بود، آماده کرد و آن را در اینستاگرام با هشتک #زاغ_و_پنیر، #زاغ_سنگدل #روباه_گشنه منتشر کرد.
ویدئو به سرعت وایرال شد و هزارهزار لایک و کامنت گرفت که «بیوجدان! پنیر رو بده به روباه گشنه»، «فععععککککک نکننننمم پنیری گیرت بیاد»، «آدرس بده بیایم کمک داداش».
زاغ که ویدئواش در فضای مجازی دست به دست میشد و حالا اینفلوئنسرِ فود پیج شده بود یک لایو گرفت. او در لایو گفت: «بچهها من یه پنیر دارم که میخوام بخورمش، اگه هزارتا لایک بگیرم شاید صرف نظر کنم».
حالا فالوورهای آن دو کلی افزایش پیدا کرده بود و در تمام صفحات حرفِ ایندو مطرح بود.
روباه طبق حیلههای مجازی که در دوره کدو قلقلهزن یاد گرفته بود یک قلاب انداخت و گفت: «بعضیها ویدئو پنیر خوردنشون رو با صدتا ناز و ادا و منت میذارن ولی من میخوام به شما ماهیگیری رو یاد بدم «یک پنیر دارم شاه نداره» رو دایرکت کنید تا علاوه بر دوره آموزش پخت پنیر با پنجاه درصد تخفیف، یک مینی دوره حیلههای روباهی رایگان هم بهتون تعلق بگیره»
و اینگونه شد که دو دشمن دیرینه با کلاه گذاشتن سر مردم و فروش پکیج دوزاریشان توانستند از آن یک پنیر به صدها پنیر برسند، پول روی پولشان بیاید و فالورهایشان هم قرض روی قرض و کلاه روی کلاهشان.
روباه حیلهگر و زاغ در لایو اینستاگرامشان، با هزار دوز و کلک در حال شیره مالی روی سر مخاطبینشان بوده و حسابی سیس بچه زرنگ بودن گرفته بودند که در دام پلیس زحمتکش فتا افتادند. پلیس پیج زاغ و روباه را با nهزارتا فالوور تخته کرد و به این شکل هم خودشان هم بقیه درسی گرفتند که دیگر سمت فضای مجازی هم نروند، چه برسد به سو استفاده از آن.
بالا رفتیم لایک بود، پایین آمدیم دیسلایک بود.
ثبت ديدگاه