شازده کوچولو
شازده کوچولو در سیاره اوشین آب خنک میخورد

شازده کوچولو

راه راه: شازده کوچولو فارغ از گذر و ویزا و همه ی این مسائل، مثل یک انسان آزاد ولی گوگولی مگولی، از نخ هایی که به پای کفتر هایش بسته بود آویزان بود و برای خودش در بین سیارات سفر میکرد. علی الظاهر در آن زمان ها معمول بوده که به هواپیمای شخصی کفتر و به اتاق فرست‌کلاس‌شان نخ میگفته اند تا خدای ناکرده ریا نشود و این امر پس از این که عده ای نادان نخ را واحد شمارش چیز دیگری کردند منسوخ شد!

ایشان یک روز میرفتند سیاره آنتالیا و فردایش در سیاره ی سواحل مدیترانه در حال موج سواری رؤیت میشدند. از فحوای کلامشان هم معلوم بود که حتما قبلا از روباه سر کوچه یک گرین کارت سیاره ی آمریکا گرفته بودند. البته ناگفته نماند که این سیاره ها در مسیر سیاره ی دانشگاهِ خارج بودند. پر واضح است که در آن زمان ها وقتی شازده ای به جایی سفر میکرد و عکس هایش را در اینستای خود به اشتراک میگذاشت جهت فخر فروشی بیشتر خانه ی مادر بزرگه را هم سیاره مینامید. حتی دیده شده که خانه ی خاله سوسکه را هم به اسم موزه ای در سیاره باستانی فاضلاب جا زد و یک تور مسافرتی با شاتل شخصی اش راه انداخت. بعد ها جوانانی که بصورت مختلط به این تور میرفتند، اسم آن شاتل زبان بسته را مینی‌بوس دانشگاه آزاد گذاشتند! آخر بی سواد ها! بوس چه ربطی دارد به ماشین؟ لابد ترم ۵ هم هستید؟ همین کار ها را کردید دانشگاه دولتی راه‌تان ندادند!

شازده کوچولوی داستان ما زمانی در سیاره ی خودش که بود اوقاتش را با گل میگذراند. (لازم به ذکر است که آن زمان هنوز منظور از گل، گلِ الآن نبوده. یعنی در سیاره شان هر چه بوده و نبوده همان گل بوده!) لذا روحیه ای بسیار لطیفی داشت و به همه کمک میکرد.

مثلا یک بار سیاره توال گل ارزان نیاز داشت. شازده هم که جوری که مزاحم درسش نشود، در وزارت گل مسئولیتکی داشت با اندکی جعل، کاغذ بازی هایش راست و ریس کرد. البته سیاره مذکور هم از خجالتش در آمد و هرچند شازده گفته بود این کار را برای رضای خدا انجام داده، دلش نیامده هدیه ی آن ها را رد کند! یا یک بار همان طور که مزاحم درسش نبود از امکانات دانشگاه که احتمالا همان شاتل مذکور بوده در انتخابات ساقی محل استفاده کرده بود. ساقی محل هم که میدانید در آن زمان به گلفروش ها میگفتند و زمان حافظ معنایش عوض شد.

شازده کوچولو که هرچه سنش بالا میرفت بزرگ نمیشد، کار های خدا پسندانه از این قبیل زیاد داشت! آخر هم همین خیرخواهی اش باعث شد برود سیاره اوشین و فعلا دارد آنجا آب خنک مینوشد! هرچند هرازگاهی با کمک روباه سری به بیرون میزند و عکسی چیزی میگیرد.

 

#طنز نوشته ها

ثبت ديدگاه




عنوان