چون دولت وفاق است آقاجان!
فالی برای دولت وفاق

گر ز دستِ زلفِ مُشکینت خطایی رفت رفت
ور ز هندویِ شما بر ما جفایی رفت رفت

برقِ عشق ار خرمنِ پشمینه پوشی سوخت سوخت
جورِ شاه کامران گر بر گدایی رفت رفت

در طریقت رنجشِ خاطر نباشد می بیار
هر کدورت را که بینی چون صفایی رفت رفت

از سخن چینان ملالت‌ها پدید آمد ولی
گر میانِ همنشینان ناسزایی رفت رفت

عیبِ حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه
پای آزادی چه بندی؟ گر به جایی رفت

ای صاحب فال!
فالی بس نکو زدی! در بیت اول خواجه به قانون عفاف و حجاب اشاره می‌کند و می‌گوید اصلا نگران زلف خوشبویت که خطا کرد و روسری را هی انداخت پایین، نباش چون نمی‌شود کاریش کرد. مو هست شعور ندارد، اگر شعور داشت که می‌شد عقل. در ادامه می‌گوید حتی اگر جفایی، خیانتی، جاسوسی‌ای چیزی به مملکت کردی هم رفته و تمام شده، بی‌خیالش شو چون دولت حاکم، دولت وفاق است!
در بیت دوم انگار توصیه‌های آینده آقای رئیس جمهور را پیشگویی می‌کند. گویا قرار است در برنامه تلویزیونی بعدی بفرمایند اگر لباس‌هایتان در زمان قطعی برق و گاز شما را گرم نمی‌کنند، به درد آتش زدن می‌خورند. توصیه حافظ این است که پیت حلبی را بگذار وسط خانه و پشمینه‌ها را که آتش زدی با بروبچ دورش بنشینید و کیف کنید. فقط گیتار رو با خودت ببر که دور آتش خیلی می‌چسبد!
نکند یک موقع خیال کنی دولت دارد به کسی ظلمی می‌کندها، مثل اینکه یادت رفته دولت حاکم، دولت وفاق است!
در بیت سوم خواجه اشاره مستقیمی به بخشش کدورت‌های قدیمی دارد. پس بهتر است کینه‌ها را از دل بشویی همانطور که دولت حاکم خیلی سریع تمام اساتید و دانشجویانی که روزی در جهت صلح و آزادی یک توئیتی زده بودند و افاضه فضلی کرده بودند را به دانشگاه برگرداند، خوانندگان که صدای پرآوازه مملکت‌اند از زندان آزاد کرد و همه رجل و نسوان سیاسی که همسو با مصالح نظام بودند سر کار آورد. پس از دولتمردانت یاد بگیر که دولت حاکم، دولت وفاق است!
در بیت چهارم حافظ عزیز دلهرهٔ دولت را بازگو می‌کند که نگران است در مجامع بین‌المللی پشت سرش حرف بزنند و سرزنشش کنند و وجهه ایران خراب شود، لذا گوش به فرمان دست‌های پشت پرده، مردم را می‌چلاند. پس بهتر است شرایط را درک کنی و اینقدر بدوبیراه به دولت نگویی چون اگر فحشی هم بدهی، قرار نیست چیزی شود مهم این است آنها در چشم بچه قشنگ‌‌هایی که امضایشان تضمین است گوگولی و نایس بمانند! همهٔ اینها به خاطر این است که دولت حاکم، دولت وفاق است!
و بیت آخر خواجه می‌فرماید اینقدر به هم دیگر گیر ندهید؛ اینقدر پای آزادی را نبندید، بگذارید هرکس هر کاری… اصلاً هرکس را توی قبر خودش می‌گذارند ای بابا… پس امروز باید احکام جدید وضع شود که خبرنگارهای بیچاره مجبور نشوند برای رسیدن به برنامه‌های مهم کلی کوچه‌پس‌کوچه‌ زیرپا بگذارند و اذیت شوند. آخر هرچه نباشد دولت حاکم دولت وفاق است، دولت وضع قوانین جدید است!

ثبت ديدگاه