خبرکش
قصه دختری به نام کیمیا

محبوبیت از دست رفته

پیامرسان واتساپ با آمار ۷۱درصد استفاده محبوب ترین پیامرسان بین ایرانی ها شد. یعنی آدم‌ منفورترین فرد تاریخ باشد ولی با همچین استدلالی محبوب نشود.
آخه دوست عزیز اگه میبینی اتوبوس سوار میشیم واسه اینه که پول بلیت هواپیمارو نداریم وگرنه صدسال سیاه منت واتساپ دهن لق رو‌ نمی کشیدیم. ویرایش که نداری لااقل ستارالعیوب باش.
یه‌چیزیو که پاک‌ میکنی اثرش میمونه و با تینر هم‌ تمیز نمیشه. جالبه که شبا که ما می خوابیم ایشون بیداره و‌ داره خودشو آپدیت میکنه. آدم یاد‌ رستوران های بین‌راهی میفته که میزنه‌ با مدیریت جدید ولی غذاش رو کاش میدادن مدیریت قدیم بپزه. صد رحمت به مدیریت قدیم.
اصلا گیریم واتساپ بخاطر اون ۷۱درصد محبوب بود.
عبارت‌ “بل اکثرهم…” را کجای دلمان بگذاریم؟
اگر اینجوریاست که شاخ های مجازی همه عزیز دل ما هستند.

مرغ سحر! ناله سفارشی لطفا

امروز بهترین خبر ممکن را شنیدم که هزار تن مرغ وارد کشور شده است. برای این خوشحالی ناشی از این بازگشت شکوهمندانه که نه ولی ورود مسرت آمیز را با پدرم به اشتراک بگذارم به‌او گفتم که هزار تَن مرغ وارد کشور شده است. پدرم سری به نشانه افسوس تکان داد و گفت هزار تَن؟ خودم خجالت کشیدم که اینقدر بدبخت شده ایم که باید هزارتا مرغ خوشحالمان کند.
بعد فهمیدم که پدرم برای بی سوادی من افسوس می خورد و گفت هزار تُن نه هزار تَن!
گفتم دیگه بدتر باز هزار تَن،هر مرغی ۲ کیلو هم باشه میشه دوهزار کیلو ولی هر تُن مرغ را اگر تقریبا هم وزن هر تُن ماهی در نظر بگیریم خیلی نمی شود.
پدرم سرش را با شدت بیشتری به نشانه افسوس تکان داد به قدری که صدای قلنجش بلند شد.
سریع به سر کوچه رفت‌ و از اکبر آقا یک تُن ماهی گرفت تا فسفر مغزم به حد استاندارد برگردد.

 

بیاموزمت کیمیای سعادت؟

یکی بود یکی نبود.
یه دخترخانمی بود به نام کیمیا. ایشون احتمالا در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشوده بود(معمولا اینجوریه) این‌ دختر خانم قصه ما رفت تو المپیک مدال برنز گرفت ولی وقتی برگشت بیشتر از اون چیزی که حقش بود بهش جایزه دادند‌. ایشون خیلی ضربات پای خوبی داشت و در ادامه همین ضربات یک لگد به پرچم کشورش زد‌ رفت خارج. با اینکه اصلا به المپیک راه نیافت ولی چون لگد خوبی به پرچم کشورش زده بود بردنش توکیو. ولی اونجا مدال برنز که چه عرض کنم تشتک نوشابه هم بهش ندادند. خب از این داستان درس می گیریم که به هیچکس نباید بیشتر از لیاقتش بها داد.
قصه ما به سر رسید.

ثبت ديدگاه