حرف هایی که یک جوان ایرانی در طول زندگی از هر عمه قزی‌ای باید بشنود
مگر مرض دارید؟

راه راه: قبل از رفتن به مدرسه
برو تو هم دوازده سالت رو تباه کن.
قبل از رفتن به دانشگاه
تو دانشگاه که برات شکلات فندقی نذاشتن . فوقش میشی یه راننده تاکسی لیسانسه . خارج که نیست دانشگاه ارج و قرب داشته باشه. اونجا حتی نونوا هاشون هم لیسانس دارن
قبل از جویای کار شدن
مگه بیکاری که بری دنبال کار بگردی؟ این آزمون ها همش فرمالیته ست. پول این آزمون های شما رو هم میدن حقوق اونایی که با پارتی آوردن. اصلا میدونی پول یارانه رو با همین آزمون ها در میارن؟ تو خارج اصلا کسی دنبال کار دولتی نمیره که، جواب سونوگرافی که میاد براشون شغل آماده می‌کنن. بعد ما عین حمالا باید ور دست بابا هامون کار یاد می‌گرفتیم.
بعد از استخدام
سی سال جون میکنی برای چندرغاز؟ بیشتر از اینها حقته. حقت رو خودت بردار.
قبل از هر فعالیت فرهنگی و اجتماعی
مگه مرض داری سر بی دردسرت رو بدی دردسر.
قبل از ازدواج
مگه عقل نداری که داری خودتو اسیر میکنی؟
قبل از شروع یک پروژه ی اقتصادی
ریسکش خیلی بالاست. اینجا اصلا امنیت سرمایه گزاری نداره . پسر خاله بابام تمام سرمایه ش رو برد خارج الان هم خداروشکر تو یه شرکت بزرگ میکروبیو روبی کف water closet های ناتو کار میکنه و خیلی از زندگیش راضیه. تمام لباس هاش هم خارجیه .
قبل ، حین، و بعد از انجام هر کاری به صورت زمینه و پیش فرض
این جا جای موندن نیست

ثبت ديدگاه




عنوان