آنچه مردان درباره روز مرد باید بدانند
یک جفت سمعک

راه راه: مردی بود که از راه جمع کردن هیزم خرج دانشگاه دختر و ریخت و پاش عیالش را درمی‌آورد. روزی مرد با زنش اختلاف پیدا کرد و این اختلاف یک سال ادامه داشت. یک سال تمام آنقدر مشاوره رفتند که مشورت‌دونی مشاور مو برداشت.

یک روز که از جنگل برمی‌گشت و به خاطر ریزش ۱۴۰۰واحدی شاخص بورس برزخ بود به خانه آمد و متوجه شد دختر و همسرش پچ پچ می‌کنند. مرد به یاد توصیه مشاور افتاد که گفته بود به صدای درون همسرش گوش کند. او هم یواشکی گوش داد و متوجه شد به دنبال هدیه مناسب برای روز مرد هستند. مرد برای اینکه از نقشه آنها باخبر شود به سراغ پی سی دخترش رفت و از بخش history با عبارت «بالاخره برای روز پدر چه کوفتی بگیریم؟» مواجه شد. مرد متوجه شد دخترش با گوگل هم خیلی راحت است و وقت شوهر دادنش رسیده!

چند روز بعد که مرد به صدای درون همسرش گوش می‌کرد، شنید زنش تصمیم دارد یک کتاب با موضوع زنان برایش بگیرد تا حرف‌هایی که یک سال است نمی‌تواند به او حالی کند، توی کله‌اش فرو کند. مرد با خودش گفت من خودم همه رو سر کار می‌ذارم زن! و به جنگل رفت.

روز پدر یک کادو به اندازه یک پاره آجر جلوی مرد گذاشتند. مرد که از نقشه باخبر بود،  هر کاری کردند کادو را باز نکرد و با جملات رمانتیکی که مشاور یادش داده بود گفت «همسرم! تمام هیزم‌ها فدای یک تار موی گندیده ات. تمام سرمایه ام را به خاطر تو به آتش می‌کشم بدون هیچ بیمه آتش سوزی ». بقیه‌اش را به قدری رمانتیک ادا کرد که همگی تا چند ساعت میل به غذا نداشتند.

زن و دختر که از رفتار مرد شوکه شده بودند، احساس کردند برای انداختن کارت ویزیت مشاور در تنور کمی عجله کرده‌اند.

 زن به اصرار مرد خودش هدیه را باز کرد؛ کتاب «آنچه مردان باید در مورد زنان بدانند»

مرد که توی دلش عروسی گرفته بود به پشتی تکیه داد و مطمئن بود زنش با این کم ‌محلی حتما دیوانه می‌شود و گواهی عدم سلامت روانی زن را از مشاور می‌گیرد. زن لای کتاب را دو قبضه باز کرد و یک پاکت پر پول نشان مرد داد و گفت «عسیسم تصمیم داشتیم پول خرید لباس و خرج تغییر دکوراسیون و آرایشگاه و طلا و جواهر عید امسال را به خاطر کرونا به خودت بدهیم که تو مثل همیشه غافلگیرمان کردی»

مرد تصمیم گرفت بعد از این پول مشاوره را بدهد یک جفت سمعک بگیرد تا همه حرف‌های درون همسرش را خوب بشنود.

ثبت ديدگاه




عنوان