نامه پسر آخرین دیکتاتور ایران، موسوم به ربع پهلوی
دلنوشتههای یک آدم آرزومند
۹:۰۴ ب٫ظ ۱۸-۱۱-۱۴۰۱
درود بیپایان بر مردمان سرزمین پارس
اینجانب، ربع پهلوی، نواده اصیل رضا پهلوی که نام ایشان را بر روی من نهادهاند، در ۴۴ اُمین سالگرد پرت شدن خاندان شَهاَنشاهی پاکدامنمان از وطن، برای شما مردمان نامهای بلندبالا، به پهنای طول سان نیروهایم، مینویسم.
در همین دهه بود که دموکراسی پدرم و پدرش، رضاخان، که هم اسم او هستم، با خاک یکی شد. البته که ما از دیماه آن سال در استراحت به سر میبریم و هر کسی جز این حقیقت گوید، به علیاحضرت میگویم؛ الکی که نیست، زن شاه بودهاست.
متاسفانه مردمان این مملکت بعد از خدمات بینظیر پدرمان و پدر پدرمان، جفتک چارکِش انداختند و فیلشان یاد هندوستان کرد. اصلا کدامین شاه است که رعایایش را ول بکند و برود، انگار که گوسفندانت را ول بکنی. پدر ما اینگونه نبود. درست است کمی خشتکشان متزلزل بود اما در راستای احقاق حقوق ما اصلا کم لطفی نکردند و هنوز که هنوز است، از برکات آن موقع استفاده میکنیم، برکت نگو، بگو دارایی قارون. پدر ما به فکر ما بود، به فکر مردم نباشد؟ تو را به خدا سطح را ببین، آنقدر به فکر که چندجا را شوهر داد رفت تا بیارزشی مال دنیا را به مردمانش نشان داد و در آنطرف کره زمین به خاک رفت. البته که مادرمان راضی نبود چون همسر اول پدرمان از اهالی آنجا بود و خودتان میدانید که چه میشود.
بگذریم، پدرمان خوب بود، پدرش خوب بود، به ما رسید بد شد؟ در خانواده، شرف نداریم و دستمان میگیرند، بعد آن وقت شما جشن میگیرید؟
خانواده ما عفت و حیا ندارد آن وقت “ماموطن، ماموطن” میگویید؟ غیرتمان را بر باد دادند، آرزوهایمان را بر پشمی سوار کردند، آنوقت چهارتا عکس خانوادگی نمیتوان گرفت چون هک میشویم؟ ای تف به صورتتان، حداقل فوتوشاپ میکردید آن حجم از الیاف بالش را، پسفردا همین ورپریده در خانه مسخرهمان و ننهمان پول تو جیبیمان را قطع میکند.
اصلا آنهایی که وکالت دادند کجایند؟ بیایند و پول وکیلشان را بدهند. موقع خوش خوشانتان، چاکر و مخلصید، موقع پرداخت هزینه سوت میزنید؟ جمع کنید کاسه و کوزهتان را، دلقک سیرک پدرتان که نیستم! سیرک راه انداختم که درآمد کسب کنم، آنوقت همه رِند شدهاند.
سخن کوتاه کنم؛ بَده با این سن دستم تو جیب مامانم است. تازگیها هم خسیس شده و درست و درمون پول نمیدهد. یه خرده پول بفرستید یا به سیرک بپیوندید.
دوستدار شما، ربع پهلوی، با بیش از ربع قرن سابقه
ثبت ديدگاه