گفتند قوم و خویشان: کی داده کی گرفته؟
تایید کرد مامان: کی داده کی گرفته؟

گفتم که مبلغ آن خیلی زیاد باشد
گفتند: ای پسر جان! کی داده کی گرفته؟

بابا که دید خیلی حیرانم، اینچنین گفت:
بابا نباش حیران، کی داده کی گرفته؟

پنهان شدم به کنجی، آمد عمو و فرمود:
از ما مباش پنهان، کی داده کی گرفته؟

فرمود: مهریه‌ست این مهر آورد به دنبال
مِهرت دهد فراوان، کی داده کی گرفته؟

گفتم که مبلغ آن میلیاردها ریال است
گفتند گو به تومان، کی داده کی گرفته؟

گفتم ریال و تومان فرقی ندارد اینجا
گفتند کمتر است این، کی داده که گرفته؟

گفتم که قافیه کو؟ آن بود، از چه این شد؟
گفتند بگذر از آن، کی داده کی گرفته؟

گفتم که در هراسم، گفتند هر هراسی
روزی گرفته پایان، کی داده کی گرفته؟

حالا سه سال و اندی‌ست هر شب نوشته‌ام بر
دیوارهای زندان، کی داده کی گرفته؟!