راه راه：تنها چیزی که از فال و فالگیری می‌دانم این است که دیگر یک چیزهایی می‌دانم! البته تا چند وقت پیش خودم را در حد پیشگوهای خارجکی می‌دیدم و برای هرکس که فال حافظ می‌گرفتم و چهارتا تحلیل هم به آن اضافه می‌کردم و به طرف تحویل می‌دادم و در درون خودم احساس غرور می‌کردم.
تا اینکه یک آگهی دیدم، عنان از کف بریدم و دو سه ضربه به سر زدم. در آن نوشته شده بود«انواع فال گرفته می‌شود با کمترین هزینه + جن گیری مخصوص مشتری‌های ثابت».
اول ترسیدم، با خود گفتم:” چی نکنه دارم پا تو کفش جن‌ها می‌کنم؟! یعنی حافظ هم جن‌گیر بوده؟!” بعد به اینکه نوشته بود انواع فال فکر کردم، پس فال هم انواعی دارد و بعد هم به کمترین هزینه! یعنی از این راه هم می‌شود پول درآورد؟!
خلاصه همه اینها و چند سبک و سنگین دیگر را کنار هم گذاشتم و به این نتیجه رسیدم که احتمالا این همان شغلی است که دنبالش بوده‌ام و با خود گفتم من که برای فامیل فال حافظ مفتکی می‌گیرم بگذار این را هم امتحان کنم.

به یکی از آشنایان که کارش شکاندن تخم‌مرغ برای رفع چشم زخم است ماجرا را گفتم او گفت:”پسرجان مگه الکیه تو فکر می‌کنی همین من، تخم‌مرغ را همین‌جوری میشکنم؟! من از زمان بچگی اموزش دیده‌ام، سختی کشیده‌ام، از لب چشمه آب اورده‌ام! بیا همین تخم‌مرغ شکستن را یادت بدهم، بیخیال شو” کمی مرا منصرف کرد ولی از انجا که آدم کمال طلبی هستم پیشنهاد او را نپذیرفتم و رفتم دنبال اطلاعات بیشتر و فهمیدم چیزهایی کم دارم:

۱٫ابزار: نعل اسب، پوست حیوانات (ترجیحا منقرض شده)، اشیای قدیمی، مهره مار و یک وردست برای شروع کافیست! من هم از پس تهیه همه به جز وردست برمی‌آیم! آن هم وردستی که در کار جلوه‌های ویژه خبره باشد! امیدوارم بشود با بچه‌های بیکار سینما کار کرد.

۲٫انواع فال: فال قهوه، تاروت، پاندول، چوب، نخود، دیجیتالی و چندین نوع دیگر دارد که با تلاش قابل تحسین بزرگان این عرصه روز به روز بر تعداد آنها افزوده می‌شود. این قضیه هم حل شده است، همان آشنایمان از این کلاسها سراغ دارد!

۳٫مکان: در گشت و گذارهایم فهمیدم که این شغل مظلوم واقع شده است و اجازه اجاره و رهن جایی برای نان دراوردن را نداری. اما شاید بتوان آرایشگاه‌های زنانه را ساختمان‌ و هسته مرکزی این صنف دانست و این مورد چیزی است که نه کاری از دستم بر‌می‌اید و نه می‌توانم توضیح بیشتری بدهم.

۴٫مدرک: به این نتیجه رسیدم که اگر دنبال پول خوب از این کار هستم باید در بالای شهر فعالیت کنم. در انجا باید مدرک داشت و آن هم نه هر مدرکی، بلکه باید مدرکت را یا از هند شاید بخاطر هندی بازی‌های این قضیه، و یا از چین شاید به دلیل شبیه بودن روحیه افرادی که به فالگیر مراجعه می‌کنند گرفته باشی. در میدان انقلاب حتما از این چیزها هم پیدا می‌شود!

۵٫رابط: فکر کنم مهم‌ترین چیز یک رابط قابل اعتماد است. کسی که برود و از طعمه برایت اطلاعات بیاورد. نمی‌دانم شاید داشتن یک همسر برای اینکار فوق‌العاده باشد. با اینکار دیگر یاد خرید و بازار هم نمی‌افتد!

۶٫آدم ساده: ببخشید که مورد ۵ را مهم‌ترین چیز دانستم هر چند که همسر است! اما همه ما می‌دانیم که بودن آدم ساده از همه چیز مهم‌تر است. از خدا می‌خواهم اگر فالگیر شدم بر تعداد این آدم‌ها بیفزاید!

چند وقتی است که باز در حال سبک سنگین کردن هستم! کاش سنگین شود تا بیخیال درس و دانشگاه شوم.