نمی‌دانم وقتی این نامه را می‌خوانی کجای آینده هستی، همین نزدیکی‌ها یا اصلاً یک قرن بعد، آنقدر برایت بگویم که الان مرداد است. خورشید به غایت با ما مهربان و صمیمی است. آنقدر که گاهی شب‌ها هم دلش نمی‌خواهد دیار ما را ترک کند. با اهالی محل پول جمع کرده‌ایم و یک نردبان ساخته‌ایم تا خود آسمان، هر شب قرعه می‌کشیم و یکی می‌رود و هلش می‌دهد تا کمی از مهر و عطوفتش را خرج نیم کره دیگر کند. آنقدر مهربان است که نسیم و باد صبا، دل‌خور شده‌اند و اصلاً سراغی از ما نمی‌گیرند. نسیم پیغام داده که حوالی خزر می‌چرخد و میلی به شهر و دیار ما ندارد. بادصبا هم سمت سبا رفته تا هدهد خویش را بیابد و با گل نرد عشق ببازد. بدان و آگاه باش الان که من این نامه را مرقوم می‌کنم. هر چقدر که خورشید دل بسته ماست و دل در گروِ ما دارد. برق قهر کرده. گاهی هست و گاهی نیست. آنقدر نیست که گاهی اگر باشد دورش می چرخیم و قربان صدقه‌اش می‌رویم. حتی خواهر‌زاده وزیر برق که، دایی‌اش پدر برق ایران است هم نمی‌داند برق وقتی می‌رود، کجا می‌رود!
از آب، نگویم که رفتنش خیلی جدی شده و مثل تازه عروس‌ها ادا در نمی‌آورد. خدا پدر‌ جد برق که توربین زاده‌اند را قرین رحمت کند. اگرچه زیاد می‌رود ولی می‌آید. اما می‌گویند آب اولتیماتوم داده که ترجیح می‌دهد بخار شود و برود، زبان به گلایه گشوده که چرا بماند؟ هر چه واسطه فرستاده‌اند که «کمی خود‌دار باش و بخار نشو» گفته است حنای شما دیگر رنگی ندارد. پدر جدش باران هم طی توئیتی که در فضای مجازی منتشر کرده میل به نباریدن خود را اعلام کرده و با بغض گفته: «آن روزها که آنقدر می‌باریدم چرا کسی مرا تحویل نگرفت. حالا یادتان آمده؟»
آب هم شاعر شده و می‌گوید: «می‌خواهم آفتاب شوم.» کاش آب بداند که از قیصر امین‌پور اسکی رفته و باید مواظب سرقت ادبی باشد. القصه که سرت را درد نیاورم اکنون که این نامه را می‌نویسم در حال شمارش معکوس هستم که برق باز ما را ترک کند. اما هر چقدر از بدی‌ها و کج خلقی‌های برق گفتم به قول شاعر هنرش را نیز باید بگویم. نامبرده بسیار دقیق است. به موقع و سر وقت می‌رود.
خب برق هم رفت. خط آخر این نامه را بانور کرم شب تابی می نویسم که اتصالی دارد و می‌گوید: «شارژش رو به اتمام است.»
نمی‌دانم آیا تو موفق به دیدار نسیم و باد صبا خواهی شد یا نه؟ اگر آن‌ها را دیدی سلام مرا برسان و به بگو سخت دلتنگ‌شان هستم. و به‌قول شاعر :«به کبوتران به باران برسان سلام ما را»