هنـرِ برحق بودنِ همیشه (۱۴)

سطح درک صادق در عمل!

شخص خیالی. دستمان در معرفی و حرف زدن از وی کمی بازتر است. می‌توانید از وی خالی‌بندی هم کنید. اما اگر قرار باشد سندی تشکیل شود، این‌جا نمی‌شود از شخصیت خیالی استفاده کرد. یا اگر طرفِ مقابلِ شما بخواهد وی را رو کنید، نمی‌توانید. همین هم می‌تواند دردسر شود.

هنـرِ برحق بودنِ همیشه (۱۳)

متقاعد کردن حضار با استفاده از آرای خود!

در بحث، این‌قدر باید شاخک‌های تیزی داشت باشید که متوجه شوید طرفِ مقابلِ شما با این حرف‌ها به کجا می‌خواهد برسد. این‌جا اگر بازنده شمایید، باید خیلی ریز و سوسکی موضوع را عوض کنید تا وی اصلاً نفهمد که چه می‌خواسته بگوید.

هنـرِ برحق بودنِ همیشه (۱۲)

بی‌اعتبار کردنِ گذشته و آینده و سود احتمالی!

اگر در بحثی، طرفِ مقابلِ شما از آیندۀ قطعی گفت، با طولانی‌تر کردنِ آینده‌ای که طرف قولش را داده، یکی دو تا از مقدمات را تأیید می‌گیرید تا تأیید نهایی‌ نتیجۀ نهایی را از وی بسلفید.

هنـرِ برحق بودنِ همیشه (۱۱)

ترفندِ زمان اکنون در زیر فشار خصم!

در لحظۀ اکنون که طرفِ مقابلتان تمام فکر و ذکرش شمایید، دسترسی کمتری به اطلاعات دارد. شما می‌توانید از هر خبری موثق و یا غیرموثق، برای پیروزی بر طرفِ مقابلتان استفاده کنید.

هنـرِ برحق بودنِ همیشه (۱۰)

حکمت و تعصب را مجهول نکن

این ترفند هم «لباس جدید پادشاه» است. اصلاً کسی در کشور پیدا نمی‌شود که بگوید من اصلاً نفهمیدم! من اصلاً ارتباط این شعر را با حرفی که زدم نمی‌دانم. همه کارشناسیم بالأخره و این ادبیات هم که ریشه در خون آریایی اصیل ما دارد و بله‌بله.