مردم مشهد از دغدغه دولت درباره کنسرت حمایت کردند:
انقدر کنسرت نذاشتن تا ایدز گرفتیم!
۳:۴۳ ب٫ظ ۰۳-۰۶-۱۳۹۵
امروز رفتُم بین مردم و درباره ی این جمله “علم بهتر است یا کنسرت” باهاشون مصاحبه کردُم.
اصغر آقا، بقال سرکوچه:( پشت پاچالَن، دارن پول مُشمُرَن)
مُو مُوگوم کنسرت بهتره، خوب عاخه ادم وَختی دلش بگیره چه کار کنه؟ مو یه پسر داشتم از بس نرفت کنسرت ایذر گرفت مُرد! خوب کی مِخه جوابگو باشه؟ ها؟
شهلا خانم، دانشجوی هنر: ( ایشون لهجه مشدی رو فراموش کردن!)
کمی فکر موکنن و پاسخ مدن:
به نظر بنده، هردوشون خوبن. موسیقی هم علمه! علم هم موسیقیه! یعنی اگه علم باشه، اونم هست، اگه اون باشه،اینم هست!
دیگه زیاد مزاحم شهلا خانوم نِمِشم، مثه اینکه زیاد فکر کردن.
کیانوش، دانش اموز پیش دانشگاهیه : (داره با دوستش، پَلَخمون بازی میکنه)
علم کیلویی چنده؟ مُو الان به زور دارُم پیش رو موخونم، بابامم هی کُخ میریزه و مِگه وختای بیکاریتم باید بیای در مغازه کار کنی!
اگه کنسرت بود، مو وختای بیکاریمو مِرفتُم اونجا. ولی حیف…
اقای صفدری، دندانپزشک:( یکم ته لهجه دارن!)
الان چند وقتیه هر جوونی میاد پیش من افسردگی دره. خوب افسردگی باعث میشه، دندونا زود خراب بشن. اینجا دیگه علم به کار نمیاد، باید یک کاری کرد تا شاد بشن. تنها راهشم کنسرته.
ستاره، پونزده ساله دانش آموز: مو وختی بزرگ بشم بخوام ازدواج کنم، علم به دردم نموخوره که! باید یه جاهایی باشه تا جوونا همدیگَرِه ببینن و بپسَندن. کنسرت جای خوبیه دیگه. ایجوری طلاقم کمتر مِرِه.
اق کمال، راننده ی اتوبوس: یره تو دیگه کی هستی! خو همی ام پرسیدن دِرِه؟ به نظر مو هردو بهترن. الان از رکود رد شُدِم، بیکار هم نَدِرِم، فقط کنسرت کمه تا مردمه مشد، به عنوان بی مشکل ترین مردم دنیا شناخته بِرَن و کتاب گینس، ثبتشان کُنِه.
بفَمی، نفَمی مو خودُم هم یکمی استعداد خوانندگی دِرُم، فقط منتظرم مجوز بگیرُم.
نتیجه ی اخلاقی: کنسرت دوای هر دردیست.
تاگزارش بعدی، خدانگهدار.
ثبت ديدگاه