نگو استراحت بگو فرار
۱۰:۰۰ ق٫ظ ۲۶-۱۰-۱۴۰۳
او هم به شاه گفت: «ببین عمو همینجوری الکی الکی که نمیشه تو بگی بیا نخست وزیر شو منم بگم چشم. شرط داره. به شرطی قبول میکنم که همهی اختیارات رو به من بدی تازه باید از کشور هم بری.»